1

من اصولا دوسرویس سوار تاکسی میشم مثلا سرویس اول سوار تاکسی میشم میرم آزادی از آزادی سوار میشم میرم خونمون

سوار شدم رفتم آزادی از اون جا باید سوار تاکسی میشدم..

راننده تاکسی یه آقای میانسال بود..پرسید:بفرمایید خانم!کجا؟؟

من:آزادی

-بفرمایید!

+نه میگم آزادی

-اینجا آزادی دیگه خانم!بفرمایید

+آهان چیزه شهرک...

:|

بنده خدا خندید گفت ماشین جلویی:|

 

2

به مامانم میگم موهامو بباف میرم باشگاه اذیت نشم

بعد از کلی نق که الان یادت اومده و..

اومد موهام ببافه..

چنددقیقه بعد

-اه موهاتو چرا انقدربلندن دستام خسته شد:|بگیر باقیشو خودت بباف:|

این قسمت:

بازم سمیرا مامانو دیوونه کرده مامانش موهاشو عروسکی شونه نکرده:|

 

3

هر سری که تنبلی میکنم یه مدت باشگاه نمیرم سری بعد که میرم به خودم قول میدم دیگه وقفه نندازم..

سه هفته نرفتم .به خودم قول دادم یکشنبه و چهارشنبه  هر هفته برم ودیگه غیبت نکنم