۰•●کـاغـذ سفــید●•۰

You are ENOUGH!

۲۷ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

مفسرین



برای من عجیب است

 تمام افرادی که میدانند کشور را چطور اداره کنند 

مشغول رانندگی تاکسی یا اصلاح موی دیگرانند..


#چرچیل



امروزمیخواستم سوارتاکسی شم..

یه اقایی نزدیکم وایساده بود اب دهنشو تف کرد (پوزش)انقدر چندشم شد!تو تاکسی۱۱۰۰کرایه دادم اون آقا برداشت۱۰۰تومن از داشبورد داد به من گفت کرایه هزاره!

بعدبحث بالاگرفت که اون میگفت کرایه انقدره اون میگفت نه خارج هرکثافت کاری میکنن پول همو نمیخورن..

من اون وسط پوکرفیس بودم:|

ولی اون اقا چنان تحلیلی راه انداخته بودکه فرصت نداد من بگم کرایه درسته!

چه گیری کردیم از دست این متمدنین:/

  • ۶ پسندیدم:)
  • ۱۳ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • دوشنبه ۱۷ مهر ۹۶

    روزنوشت

    چندوقته روزنوشتم نمیاد:/

    همه چی افتاده روی دورتند..

    باشگاه آرایشگاه دانشگاه..درس انگلیسی فرانسه شینیون رنگ یوگا..

    شبا دیگه سرمو میزارم خواب میرم

    ساعت۲/۳هم میرسم خونه میخوابما اما خستم همیشه-__-

    یجورایی این دور تند دوست دارم:)

    البته دانشگاه یکم اذیتم میکنه,یکسال نبودم خب از بچه ها هم عقب ترم..

    ولی درکل دوست دارم اینروزارو..اینکه ذهنم درگیر وفرصت یاداوری وشنیدن تلخی ها نیست!

    غرغرو شدم,شکمو شدم!درحدی که ضعفم میزنه تندتند,ولی خب وزنم هنوز تغییر خاصی نکرده

    کمتراز دوهفته۶۰تومن خوردم فقط!روم نمیشه به بابام بگم الان:)))

    شبا هم گاهی مخ یکی از دوستان میخورم:دی

    ازوقتی رفتیم بندر من میخوام کفش اسپرت بخرم جور نمیشه..

    پاهام نابود شدن توی کفاشای پاشنه بلند!تازه باهمیناهم رانندگی میکنم:دی

    الانم گرسنمه:||||


  • ۹ پسندیدم:)
  • ۱۲ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • يكشنبه ۱۶ مهر ۹۶

    مادربزرگ


    یه قرص رو زمین افتاده بود..

    مادربزرگ برش داشت خورد..

    گفتم چرا میخوری؟اصلا میدونی چیه این؟

    گفت:ننه من همه جام درد میکنه بالاخره برای یه جام خوبه..



    +متن از من نیست!

    +امروز موقع اومدن باز دست و پیشونی مادربزرگ بوسیدم..باز شروع کرد برام دعا کردن,الهی به حق حضرت زهرا خوشبخت شی,حضرت ابوالفضل دستتو بگیره..علی اکبر امام حسین نگهدارت مادر..الهی...

    همونجور که کفشامو میپوشیدم تو دلم گفتم چندساله دعام میکنی هربارمیام دعام میکنی,ولی...افکارمو پس زدم شلوار روی کفش مرتب کردم ورفتم..

  • ۱۳ پسندیدم:)
  • ۱۱ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • جمعه ۱۴ مهر ۹۶

    فسیل متحرک!

    پیرمرد فرتوت!

    شما خیلی بی سوادید

    ما:خیییییییلی

    شما خیلی پرتید

    ما:خیییییییییلی

    تو دبیرستان چه غلطی میکردن

    ما:خیییییییییلی

    انقدر مزخرف نگید

    ما:|


    +من نمیدونم قراره چی سرمون بیاد سراین کلاس:)))

    خب میاد راجع به قزاق ها,روس ها,ژنرال هاشون و...میگه بعد ما نگاش میکنیم می گه بی سوادید

    تصورکنید از وقتی فوق گرفته۴۳سال داره درس میده:/فسیییل

  • ۸ پسندیدم:)
  • ۲۹ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • چهارشنبه ۱۲ مهر ۹۶

    حس خوبی که باز دلتنگش میشم..


    امشب شب آخر مراسم بود:(دلم برای حال و هواش تنگ میشه..

    خیمه هارو فردا جمع میکنن..

    روز عاشورا ساعت6 زیارت عاشورا بود!تا 9/9:15طول کشید بعد مردم رفتن10:30 مراسم بود..دیگه بچه ها کارارو انجام دادن..

    بعد ساعت 3بود حدودا که ناهار دادن تا حدودای4کاسه هارو جمع کردن و تا5/5:15تمیزکردن و شستن..

    دیگه علنا همه بیهوش شدن وتا شب که باز مراسم بود نرفتن تو خیمه ها خوابیدن:))

    فاطمه ازشون چندتا عکس گرفته بود گفتم بزارم براتون:)

    :دی

    پسر است دیگر=))



    اینم خلوت برادرای بسیجی



    دیشب که مراسم تموم شد..اومدم بالا تو اتاق..که متوجه شدم پسرا جارو هارو گذاشتن و دارن سینه میزنن و میخونن:)

    قطعا دلم برای حس و حال این شبا تنگ میشه:)




    دریافت


  • ۷ پسندیدم:)
  • ۱۸ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۱۱ مهر ۹۶

    فرشته..



    دلم فرشته ای میخواهد..

    فرشته ای به مهربانی اسمش..

    تا شب که میشد..

    دنیا که تنگ میشد..

    دل که مشت میشد وبه سینه میکوبید..

    صدای لالایی اش این طفل لجباز درون سینه ام را آرام کند..

    شبیه کودک وحشت زده ای که در شلوغی خیابان دست مادرش را روی شانه احساس کند..

    همانقدر امن..

    بخواند و نوازش کند موهای آشفته ام را..

    آنقدر که به خواب بروم و فردا فراموش شود تمام هزیان های تب آلود قبل از خواب..

    دلم فرشته ای میخواهد..

    که هرشب مرا در ازدحام کوچه خیابان خیال دریابد..


    پ.ن1:دفتر دست نوشته هامو نگاه میکنم!با دیدن بعضیاشون دلم میخواد تک تکشون بخونم..یاد اون همه احساسی که خرجشون کردم میوفتم..

    این دست نوشته ها انگار باید انقدر بمونن تا دور ریخته شن!

    پ.ن2:امشب یه دعا شنیدم..بدجور به دلم نشست:)دعا این بود:خدایا شب اول قبر مارو شب آرامش وراحت شدنمون قرار بده..



  • ۱۱ پسندیدم:)
  • ۷ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • دوشنبه ۱۰ مهر ۹۶

    money



    Money dosn't change people..

    Reveal them!!


    #Hacker



    +وجدانن معلومه کف گیرم خورده به ته دیگ یا نه؟؟(ایهام داشت^_^)

  • ۶ پسندیدم:)
  • ۸ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • دوشنبه ۱۰ مهر ۹۶

    بشنوید

    بعد از کلی تلاش موفق شدم اپلودش کنم:)

    دوسش دارم..تا اخرشو گوش کنید:)





  • ۶ پسندیدم:)
  • ۱۰ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • يكشنبه ۹ مهر ۹۶

    خیمه محرم



    از قبل محرم به یه عزیز قول دادم امسال محرم از مراسما و خیمه فیلم یا عکس بزارم براش:)

    دیگه امشب یه فیلم۱۵ثانیه ای گرفتم بزارم ببینید همگی:)





  • ۵ پسندیدم:)
  • ۱۲ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • شنبه ۸ مهر ۹۶

    و کاش بفهمم محرم برای چیست!



    چندشب پیش هییت شهرک اومد خیمه..

    خیلی قشنگ بود کارشون خیلی,تموم که شد موقع پذیرایی متوجه همهمه بینشون شدیم..

    اما خیلی نگاه و دقت نکردیم ببینیم چه خبر!

    فقط وقتی رفتن دیدیم خیلی کثیف کاری کردن و بچه ها تاکی جمع کردن و جارو..

    دیشب از حرف یکی از پسرا متوجه شدیم بخاطر شام اومده بودن و وقتی فهمیدن شام نمیدیم اینجوری چای و پذیرایی ریختن و لگد کردن رفتن!

    آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه!:)

    هییی

    +خدایا نکنه این محرما بیان و برن و عمر ما تموم شه!بدون اینکه یه درس زندگی بگیریم..بدون اینکه یکم رشد کنیم..



    میگم

    نظرتون چیه از بیان درخواست کنیم یجور سیستم نظرسنجی یا رای گیری بزارن تا به هر کدوم از امکانات جدید لایک یا دیسلایک بدیم؟؟

    تا اون امکانات جدیدی که دوست نداریم برداشته شه؟:)

    اگر اره شما هم اینو بخواید ازشون

  • ۱۰ پسندیدم:)
  • ۱۹ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • پنجشنبه ۶ مهر ۹۶