۰•●کـاغـذ سفــید●•۰

You are ENOUGH!

۸ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

و حافظ:|


+بابا برام فال بگیر

_بگیرم؟

درحالی که تند تند فاتحه میخونم علامت میدم صبر کنه!

بعد کلی فاتحه و صلوات حالت متفکرانه ای گرفتم و خطاب به بابا گفتم:بگیر

_در نظر بازی ما بی خبران..

...

... تفسیر:راه درست را انتخاب کرده عشق..

...

بابا:یعنی همش عاشقانه بود

من:من غلط کردم من نیتم تحصیلی بود اصلا:|


یلداتون مبارک:)

  • ۱۶ پسندیدم:)
  • ۱۴ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • جمعه ۳۰ آذر ۹۷

    ذائقه ی شکمو!



    یکی از بچه ها درمورد تغییر ذائقه ها نوشته..

    یادم اومد اون روزا که زیتون دوست داشتم چقدر خوشحال بودم که داداشم بدش میاد وهمشو من میخورم..

    و وقتایی مامان میگو درست میکرد چقدر دوست داشتم داداشم بدش بیاد تا همشو من بخورم ..

    منتهی بحث اینه تغییری رخ نداده و من هنوز جفتشوش دوست دارم!

    همیشه دوست داشتم چیزای خوشمزه رو خودم تنها بخورم،

    برعکس ظاهرم که اصلا چاق نیست خیلی شکموام،

    و وقتایی یادم میاد تو کیفم خوراکی دارم عین چی ذوق میکنم!

    و البته دوست دارم تنهایی بخورم یعنی اگه کسی بخواد شریک شه مثل همون کلیپ بچهه که کسی از چیپسش خورد قاطی میکنم و این شکلی میشم😒😒😒

    همینطور به حال کودک درونم میمونم یا بزرگ میشم


    +مثلا من خیلی میتونم به چیزی که نباید فکر نکنم

  • ۹ پسندیدم:)
  • ۱۹ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۲۷ آذر ۹۷

    آدم ها خوب بلدند..

    تمامت را به راحتی سهم کسی نکن!

    آدم ها خوب بلدند

    حرام کنند چیزی را که

    زحمتی برای بدست آوردنش نکشیده اند..

  • ۱۲ پسندیدم:)
  • ۹ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • چهارشنبه ۲۱ آذر ۹۷

    بدانید و آگاه باشید:دی




    جهت اطلاع به دوستان و عزیزان بیانی، و یادآوری به فراموش کاران جهت عدم وقوع روزی که کاسه ی چه کنم چه کنم در دستانتان بگیرید و آه و فغان در دهید،جامه بدرید و سربه بیابان بنهید خدمتتان عرض کنم:
    میلاد فرخنده، سعید و مبارک اینجانب، بهارنارنج رحمت الله علیها مطابق با یک ژانویه 2019،یعنی آغاز سال میلادی میباشد. لذا خواهشمند است به دلیلی شلوغی پست درروز مذکور به منظور رساندن تحفه و هدایای اینجانب، زودتر جهت شرکت در این عمل نیک و صالح اقدام بفرمائید. و وای بر فراموش کنندگان!

    امضا بهارنارنج رحمت الله علیها


  • ۱۲ پسندیدم:)
  • ۱۸ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • دوشنبه ۱۹ آذر ۹۷

    شب نوشت


    1

    امروز ماشین نداشتیم یکی از خانما با ما هم مسیر بود،از دوستان مادر و همکارای سابق باباا

    تو راه توی ماشین آژانس یه بحثی درگرفت مبنی بر اینکه کی حساب کنه،

    ازون خانمه اصراراز مامان انکار که نه زشته،ناراحت میشم

    عاغا اخر کاری انقدر بحث بالا بود مامان خانمه رو جلو خونش هول میداد،😂😂همین مونده بود با لگد پرتش کنه بیرون😂😂 آخرش لحظه اخر که خانم خارج شد مامان گفت خانم فلانی ما شمارو دوست داریم!منو میگیم ضعف کرده بودم اونجا😂😂


    2

    هلاک اعتماد به نفس اون دختراییم که 

    چاقن و ساپورت میپوشن دانشگاه

    سایه چشم میزنن،سایه چشما:|خطم نه سایه:|

    اون پسرای خوبی که تور میکنن عجیب تره😑😐

    مغز تو سر اینا نیست؟


    استادم امروز گفت جلسه قبل کمر درد نشدی؟(خیلی حرکات فیله کمر و دراز نشستی برا شکم بود)

    باخنده گفتم نه:|

    فقط در وصف آسفالت شدن امروزم تو باشگاه بگم که اومدم

    برا ویرایش مقالع میخ سیستم قوز کرده بودم:|

    الان دراز کشیدم اومدم پاشم دیدم اوه از پهلو راست نمیشه..چرخیدن دیدم اوه چپ بدتره:|

    پاشدم دیدم واای باید از درد مثه پیرا کمر خم زانو خم راه برم:|



  • ۱۴ پسندیدم:)
  • ۲۱ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۱۳ آذر ۹۷

    اولین باره که..

    اولین باره که دارم برات مینویسم..
    شاید چون این اولین باره شجاعتشو پیدا کردم..
    که بگم دختری مثل من که از نظر خیلی ها در مورد عشق و علاقه کوه یخه، هواتو...


    نمیدونم الان کجایی!سرکاری؟درس میخونی؟یا مثل من زده به سرت؟
    نمیدونم چه شکلی هستی یا اسمت چیه،
    ولی میدونم  دلم برات...


    نمیدونم کی میبینمت،نمیدونم کی توی همین اتاق میشینی روبه روم و با لبخند نگام میکنی..
    و منی که تصمیم گرفتم دیگه برگه دستم نگیرم یه نفس همه شرایطمو بگم تا چیزی از یادم نره..
    و آخرش که نفس کم آوردم با اضطراب نفسمو بدم بیرون و با لبخند دلنشینت ناخودآگاه لبخند بزنم و بگم:حالا شما بفرمائید.
    که تو بگی وبگی و من هول بپرم وسط حرفت و بگم راستی اینم میخواستم بگم که..
    و تویی که حالا خندت گرفته گرم تر از قبل پذیرای چشمام باشی،


    نمیدونم کی اونروز میاد که  منتظرم بیای یا شمارتو بگیرم بعد سلامت عین بچه های ذوق زده با هیجان از زمین و اسمون و ستاره هاش بگم برات ..
    نمیدونم کی میاد اونروز که توی آیینه خودمو نگاه کنم و ذوق کنم...دل تو دلم نباشه که بیایی و برق عشق و تحسین نگاهت،لبخند همیشه گرمت دلمو زیر و رو کنه.


    نمیدونم کی میرسیم به هم..
    اما حالا عمیق تر از وقتی که خواستم برات بنویسم،دلتنگتم..


  • ۱۴ پسندیدم:)
  • ۲۴ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • جمعه ۹ آذر ۹۷

    کفتار



    کفتار شرف داره به بعضیا!کفتار..


    +بی شرمی..عوضی بودن بعضیا انقدر بی حده ادم لقبی جز نجاست به ذهنش نمیاد!

    +با آدمای کفتار صفت مهربون نباشید!

  • ۸ پسندیدم:)
  • ۸ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • يكشنبه ۴ آذر ۹۷

    خدا را گم کرد..


    یک نفر گفت:

    خدایا،کاش که عاشق بشوم..

    شد و در پیچ و خم عشق خدا را گم کرد..


  • ۱۶ پسندیدم:)
  • ۱۶ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • پنجشنبه ۱ آذر ۹۷