۰•●کـاغـذ سفــید●•۰

You are ENOUGH!

۶۲۱ مطلب توسط «بهارنارنج :)» ثبت شده است

معضل طوری

باورکنید علت اعتیاد جوونا همین چیزاست..چرا به معضلات جوونا پاسخ داده نمیشه به درستی؟

چرا آخه چرا؟:/

تکبییییر:|


  • ۶ پسندیدم:)
  • ۲۱ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۲۰ تیر ۹۶

    روزنوشت


    1

    تصمیم گرفتم برای مربی گری اقدام کنم..پیش خودم گفتم چه رشته آسون تر ازیوگا..

    امروز اومدم پیش یکی از بهترین مربیا کلاس!علنا پاچیدم-_-

    درضمن صحبت که کردم گفتن برو جوجه:|

    حداقل باید۲۳سال داشته باشی:|

    خلاصه قرارشدکار کنم تا وقتش برسه!:|



    2

    مامان یه کتاب خونده بود راجع به یکی از علمای بزرگ..

    که همسر خیلی بدی داشته!

    درحدی که زنش کتکش میزده و اون بدیش به حدی بوده که سم میخوره تا خونش بیوفته گردن اون عالم تا بکشنش!

    انقدرکه برادرای زنش میان زنش ببرن که اذیتش نکنن

    میگه:نه بزارید باشه اینو خدا فرستاده من بزرگ شم وبه واسطه ی همین صبرم خدا درجاتی بهم داده که قابل وصف نیست بعدم کتک خور من ملس شده:)))یه روز نزنه بدعادت میشم..حتی سر کلاس میبینم بعضی شاگردامم کتک خورملسی دارن ولی رو نمیکنن:)))

    ولی!

    ولی با این همه!من نمیدونم داییم با اون زن ذلیلیش چرا به این عرفانا نرسیده:دی



    چقدر دلم برا این روزنوشته های چرتم تنگ شده بود:دی

  • ۵ پسندیدم:)
  • ۱۷ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • يكشنبه ۱۸ تیر ۹۶

    remedy

    قبلا راجع به وضعیت معدم گفتم!

    روش درمان من همیشه روش بی توجهی بوده..به چه صورت؟

    به این صورت که من یه مدت قشنگ که روبه موت رفتم میرم دکتر..

    ازونجا کلی دکتر کپسول وقرص میده که اکثراهم محتوی قرص اعصاب هم هست:/ وکلی اخطار..

    بعد داروها یک ماهی تو دراورم میمونن ومن هربار نگاهشون میکنم وکم کم خوب میشم:|

    بعدکه دوباره اوود کرد اون کپسولارو ازدراور برمیدارم دوروزمیخورم ومیبینم نه دارم بدترمیشم..ونمیخورم:|

    تا اینکه یه سری یکی گفت چرا قرصاتو نمیخوری حداقل این رانیتادین(؟)بخور خوب نیست اوضاعت!منم متحول شدم بسته قرص گذاشتم تو کوله پشتیم..الان فک کنم۷ماهیه همونجاست وفی حیث المجموع(اینجا کاربرد داره؟)کلا یه بار ازش خوردم!

    اما این وسط یه دوایی روم جواب داد یکم..اونم یه زهرمار عطاری ساخته است به اسم سمسک:|وجدانن مزه زهرمارم میده میزارم دهنم با اب قورت بدم از شدت مزه مزخرفش دچار تشنج رعشه بدن وسکته ناقص میشم:|تازه اینو با کلی نبات پورد(!)کردن همچین مزه ای میده ها:|ولی خب وقتی میخورمش تا ساعاتی آرومم..جای دوستان خالی دیروزبعدازمدت ها هوس خوراکی های خوب خوب(!)کردیم..پس از تهیه خورده وباشروع علایم هشدار آن ماده ملعون را خورده وتانیمه شب به معده دردمان دهان کجی کرده تا خوب شدیم:|



    +نگارنده درحالی که ازمعده درد وسردرد شدیدی رنج میبرد این پست را ازپیشنویس ها پیدامیکند:/

    اصلا حس باشگاه ندارم ولی بابا گفته جدای همه ی برنامه هات ۴جلسه بدنسازیت درهفته بشه۳کلاهمون میره توهم:/

    از مامانمم گزارش میگیره:||||ولی اغلب خوبه ازتنبل بازی جلوگیری میکنه

    #سردرد

    #معده_درد

  • ۳ پسندیدم:)
  • ۱۰ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • شنبه ۱۷ تیر ۹۶

    خاطره طوری+یک سوال مهم


    1

    اگه یه روز تو تلویزیون اعلام کردن دخترکی از وحشت صدای سوت دیگ به رحمت خدا رفت..شک نکنید منم:|

    یعنی بعد این همه آشپزی هنوز از صدای دیگ وحشت دارم وصداش که میشنوم از جا میپرم و تا10دقیقه قلبم مثه گنفیشک میزنه و دست و پام میلرزه:|

    اصلا صدای کوفتیش با روحیه من سازگار نیست:|

     من جهازنخریدم هنوز وتا وقتشم نرسه نمیخرم ولی این یه قلم دیگ دارم:|

    خیلی ازش تعریف کردن گفتن صدا نمیده!:))))

    یعنی اگه توخونه بابام سکته نکردم از صداش احتمالا خونه خودم خطر مرگ توسط سوت دیگ تهدیدم نکنه:|


    2

    خالم دوتابچه داره..واین دوتا از جمله معدود بچه هایین که برام به شدت عزیزن

    پسرخالم کم تر از5سالشه ودختر خالم حدود2سال داره فک کنم..

    انقد این دوتا با مزه ان!

    پسرخالم با باباش رفته بود بیرون نمیدونم چی شده بود که رسیده بود خونه باکلی ذوق برا مامانش تعریف کرد

    بعد گوشی مامانش گرفت وزنگ زد به من(ما تو راه خونشون بودی)

    _الو؟

    +الو سلام محمد خوبی؟

    _بهااااااااااااااااااار نارنج؟؟؟یه مششــــــکل(کر شدم)

    +چی شده؟

    وشروع کرد باذوق و انرژِی که رفته بوده با باباش بیرون و دوتا میشین خوردن بهم تصادف شده دعوا شده بابام رفته دنبالش زنگ زدیم پلیس اومد وبردشون زندان..بعدکه خوب تعریف کرد و راحت شد تلفن قطع کرد:|

     رسیدیم خونشون

    من زودتر وارد شدم تا منو دید باز با همون شوق اومد تعریف کرد وسطش بابام اومد منو ول کرد رفت پیش بابام :|

    وبا ذووق عمو یه مشکـــــلل...

    وبعد ازونم گوشی برداشت دونه دونه شماره ی پسر خاله و پسردایی عروس خاله ها و دایی و ها دوماداشونو گرفت وبرای تک تک تعریف کرد

    دیروز زنگ زدم با خالم حرف بزنم دیدم داره جیغ میکشه از دور میگه :به بهار نارنج بگو یه مشکــــــــــل:))))

    میگم چی شده خاله؟

    خالم گفت از رو اُپن پریده پاش دچار کوفتگی شدید شده بستنش نمیتونه راه بره بیاد تلفن برداره زنگ بزنه جیغ میزنه من تعریف کنم:))

    ازون طرفم فاطمه برای خودش پادشاهی میکنه تو خونه میره میاد میره جلو تلویزیون وایمیسته صداشو کم و زیاد میکنه هرچی هم اون جیغ میزنه انگار نه انگار:))

    صداش اومد باز:گفتی یه مشکـــــــــل؟؟؟بهار نارررررررررررررررررررررررررررنج؟؟؟میگم یه مشکـــــــــــــــــــــــل میشنوی؟؟؟:)))


    گودزیلاها به روایت تصویر(ساعت یک نصفه شبه و موجودات مقاوم در برابر خستگی:|)


    سوال مهم3

    مشکل دستان خالی چیه که نمیخونید؟؟

    جذاب نیست عیب داره؟زمان انتشار پستا خوب نیست؟دوست ندارید؟چیشو دوست ندارید؟بگید رفعش کنم..اینجوری دلم میگیره استقبال کمه:(

    قالبش انشاالله هفته دیگه ردیف میکنم(من تماشاچیم فقط نظر میدم زحمتش بایه دوست دیگست:دی) وسعی میکنم بیشتر وقت بزارم روش..

    ولی اگه نقصی عیبی هست بگید لطفا



  • ۸ پسندیدم:)
  • ۶ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • پنجشنبه ۱۵ تیر ۹۶

    میشه پوشش رو معنی کنید؟:)لطفا بخونید ونظر بدید


    چقدر طرز پوشش ها عوض شده..

    برام عجیبه چی باعث میشه یه دختر لباسی بپوشه که حتما حتما به هر شکلی که شده از کمر به پایینش دیده بشه!

    کما اینکه الان به همین خاطر یه بولیز تنگ میپوشن و روش یه لباس باز..

    یا حتی به مرد ها هم شیوع پیدا کرده دقت کرده باشید بازارا پر شدن از شلوارای مردونه ای که قسمت فاق و کمر به شدت تنگ!

    یعنی حتی برای خرید شلواری که بدن نما(!)نباشه هم برای یه مرد باید خیلی بگردی!

    همونطور یه مدت هم باب شده بود شلوارایی میپوشیدن که حتما این ازیه حد پایین تر باشه تا مارک لباس زیرش معلوم شه!

    اولین بار کجا دیدیم یادتونه؟جاستین بیبر!شخصیت ملعونی بود برای همه پسرا!وخیلی از دخترا هم..چی شد پوششا شبیه شد پس؟

    باشگاه میری برهنه ترین لباسارو میپوشن..

    توی خیابون پوششای خیلی بد..

    خب که چی؟خیلی دلم میخواد یه بار با یه لحن دوستانه بپرسم چرا کی مجبورت کرده همچین لباسایی بپوشی؟؟

    من تایید نمیکنم کار هیچ مردی رو..ولی خانوما میدونید فرق مردای قدیم و جدید چی بود و چرا فساد کم بود؟

    مردای قدیم اولین وتنها زن بیحجابی که میدیدن زن خودشون بود!

    حتی مادر و خواهر ها هم خیلی رعایت میکردن در پوشش ها!

    نه مثل الان که یه مرد هرچقدرم نخوادد ببینه صدتا زن ودختر با بدترین پوشش ها وغلیظ ترین آرایش ها جلوشه و یه زن توی خونه است که نمیتونه ممکن نیست بتونه24..ساعت خودشو آرایش کنه و به خودش برسه!

    میدونید بدترین خیانت ما خودمون به خودمون کردیم!

    ماهمون نسلی بودیم که جلوی پدر وبرادرمونم خجالت میکشیدیم  تاپ بپوشیم!که جلو دایی و عمومونم روسری سر میگرفتیم!

    که توی یه مجلس زنونه هم لباسمون بی آستین بود شال می انداختیم!

    بحثم اصلا حجاب نیست ابدا!

    بحثم حیاست!حیا مثله حجاب نیست قانون و چارچوب بگم!نه حیا یه احساس درونیه!

    چرا انقدر بی حیایی؟!

    حتی تقاضا هم انقدر زیاد شده که تمام مغازه ها پر شده ازین طیف لباسا!

    اصلا یه سوال..پوشش یعنی چی؟؟

    انگار معنیش عوض شده..نه؟خیلی جالبه مگه نه؟؟


    یاد این متن از آقای ادهمی افتادم..


    می بخشید
    دارم حرفی گنده تر از دهانم می زنم
    می دانم
    اما
    چرا بیشتر خانم ها
    لبشان با رنگی که روی آن می پاشند
    هم اندازه و یکی نیست؟
    این دروغ را
    کدام مرد از خدا بی خبری،
    یاد زن ها داده؟
    آن هم دروغی که
    خیلی زود
    با اولین بوسه
    بر ملا خواهد شد!

    +لطفا نظراتتون رو بگید

  • ۱۳ پسندیدم:)
  • ۳۲ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • چهارشنبه ۱۴ تیر ۹۶

    زنانه..


    کم نگفته باشم...

    همه ی مرد ها..

    یک بار در زندگی..

    زنانه گریسته اند..

    زنانه اشک هایشان را پاک کرده و..

    زنانه..

    به مرد درون آیینه دل سوزانده اند..



  • ۷ پسندیدم:)
  • ۴ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۱۳ تیر ۹۶

    خواب

    چه جدال نفس گیریه بین من و لذت خواب..

    مردمک چشمام میلرزه..دراینحد خوابم میاد:/

    تجربه ثابت کرده آلارم گوشی من فقط صبحایی کار میکنه که من خودم قبلشش ازخواب پاشدم..

    ودرست زمانی زنگ میخوره که من درحال صرف صیغه ی بلعت میباشم:/

    تا منو ازسر سفره صبحونه بلند کنه..عقده ای:/باقی صبحا چرا زنگ نمیزنی؟

    چشم نداری ببینی من یه صبح صبحونه بخورم؟

    اصلاهم این رفتارای توام باخشونت ربطی به اینکه داداشم یه گوشی گرون خریده نداره:|


    +کاش یکی یه پارچ آب خالی میکرد رو من:|


    الحاقیه

    کاش از خدا یه چیز دیگه خواسته بودم:/

  • ۵ پسندیدم:)
  • ۵ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۱۳ تیر ۹۶

    دست نوشته ی بغض آلود


    بازی دنیا را میبینی؟؟

    انگار نشسته به تمام زخم هایمان ریشخند میزند..

    داستان آشناییست..

    داستان دختر بچه ای که وقتی حتی سه سال هم نداشت رخت و بالشش را برمیداشت و به اتاق دیگری میرفت تا تنها بخوابد..

    مثل دخترکان دیگرنبود.. دوست نداشت  در آغوش مادر یا هرکس دیگری بخوابد..

    یا به هر بهانه ای خودش را برای بقیه لوس کند تا نوازش شود..

    دخترکی که اصرار داشت ثابت کند مردانگی ها دارد و ضعیف نیست!

    وقتی درد داشت..زخم که داشت..با تمام کودکی هایش گره اخم هایش را محکم تر میکرد و بیشتر در قالب مرد درونش فرو میرفت و..

    سکوت میکرد..

    همیشه همینطور است..دخترک بغض که میکند لال میشود..

    هزاران بار هم که تکانش بدهی صورتش را هم سیلی بزنی لال میماند...

    آخر می دانی بغض انبار شده در گلویش با اولین کلمه رسوا میشود..

    ومردانگیی که با قطره قطره اشک هایش میرود..

    تو خوب میدانی!

    مرد تنهایی دخترک, تو خوب مرا میشناسی..

    درست در تاریکی تنهایی هایم قطره قطره از چشم هایم میباریدی و بعد گوشه ای مینشیستی و با همان اخم با غیض نگاهم میکردی..

    همانجا میماندی تا دخترک ساعاتی را فقط دخترک بماند!

    دخترک جا مانده در کودکی هایی که حال میراث تولد مرد درونش بغض های مدفون شده ایست که گاه گاه راه نفسش را میبندند..

    مردانه کوه درد رفتن ها دل کندن و دل شکستن ها را به دوش کشید..

    پای همه نبودن ها ,نا مردانه ها.. مردانه ایستاد بی آنکه حتی کسی بفهمد چندبار شکست..

    میدانی..

    درد تارو پودت را عوض میکند..

    حال دختربچه ی همان روزها بزرگ شدت و روزگاری است که دلش حسرت یک آغوش بی منت دارد..

    جایی که این بی امان بغض ها را ببارد و کسی نباشد که با زخم زبان خنجر به دل خسته اش بزند..

    حتی دیگر برای گریه کردن لازم نیست کلمه ای حرف بزند..

    آنقدر از مرگ آرزوهایش سیلی خورده که بی هیچ حرفی هم ببارد..

    مدت هاست در تمام این لحظات هجوم بیرحمانه غم آرزوی آغوشی را دارد که سر روی سینه اش بگذارد..

    سیر گریه کند..تا آرام شود و خوابش ببرد..

    نه نوازش میخواهد نه دلداری..حتی اگر اخم جواب اشک هایش باشد هم مهم نیست..

    همینکه با صدای کوبیدن قلبی بغض لو رفته راببارد تا خوابش ببرد..

    حسرت چنین خوابی انگار تمام خواسته اش شده است..

    میدانی مدت هاست حتی مرد درونم هم دیگر اخم نمیکند اوهم مردانهپا به پایم اشک میریزد..

    دلم خواهری میخواهد..

    میگویند خواهر نمک روی زخم نمیپاشد..مرهم است..

    اما نه..

    میگویند هیچکس مثل مادر نمیشود..

    اما مادرم هم که...

    آخ میدانی دخترک..

    هیچکس این کوه غم را مرهم نیست...مرد بمان

     


  • ۶ پسندیدم:)
  • ۰ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • يكشنبه ۱۱ تیر ۹۶

    وحشی گری!

    یکی از معایب اینکه پنجره اتاقم روبه اپارتمانه بعضی صداهای ناهنجار وبعضا ناراحت کننده است..

    همیشه صدای خنده یا اون پسرک اوازخون وخوش صدا نمیاد..

    گاهی مثه چندشب پیش صدای دعوا وعربده کشی ها میاد..

    مثله چندشب پیش که قشنگ معلوم بود مرده داره زنشم میزنه..

    انقد داد وبیداد کردن که دلم میخواست پاشم برم لب پنجره داد بزنم:عوضی جای این کارا حیات وحش!اون صدای نکرتو بااون استخون بندی کلفت برای این وحشی بازیا بهت ندادن!

    چی میشه اون عاشقتما شد این حیوون بازیا؟؟

    امشب باز یه واحد دیگه!

    توی این چندوقت این تازگیاست که میشنوم این دعواها رو..

    اه دهنتو ببند!

    دستام از درون درد گرفتن...انگار مغزاستخونم تیرمیکشه مثه همه وقتایی که فشار عصبی بهم وارد میشه..

    چرا؟؟

    چرا از چیزی که خدا بهمون داده برای این وحشی گری استفاده میکنیم هان؟؟

    اه 

  • ۵ پسندیدم:)
  • ۱۶ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • يكشنبه ۱۱ تیر ۹۶

    مستر کاظم به روح اعتقاد داری؟


    ازمن بخوانید..

    هستم اگر خسته ام...


    ولی وژدانن خسته ام...

    :|

    اصن..

    اصن

    تو روح قلمچی:/


    دلم برا نوه داییم تنگ شده:((((

    این بچه بیشترین کلمه ای که درطول روز استفاده میکنه اینه

    کشافط(koshafat)

    :/

  • ۵ پسندیدم:)
  • ۱۰ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • جمعه ۹ تیر ۹۶