1یکی از مزخرف ترین کارا تو دانشگاه اینه که دانشجوها قبل ازینکه حتی بفهمن چه روزایی چه کلاسی دارن همون هفته اول گروه تلگرامی و... تشکیل میدن!!یه دوست خیر(!)پیدا میشه که برگه میده شماره هاشونو مینویسن بچه ها:|

تقریبا شبیه همون جریان دیرینه شماره دادن به بهانه درس و بافرهنگ ترش (!)هه

اومدم بگم گوشی ندارم دیدم دستمه:|گفتم اخبارو از دوستان میگیرم:/


2کوچمون کلا خیمه زدیم(البته من کاری نکردم!)انقد کیف میده ساعتای۶ میرفتم بیرون باید کفشامو دست میگرفتم تا اخر خیمه بعد که رفتم بپوشم..عکس میزارم حتما:)چقد این اخریا انتظار محرم میکشیدم:)درادامه راجع به محرم خواهم گفت احتمالا اون طرف(!)


3داشتم میرفتم کتاب بگیرم توحال و هوای خودم بودم میخوندم..

به چشمات قسم آروم...

نمیشم تا نیای با من زیر بارون...

که یهو بارون گرفت...هییی:)


این شبا ماروهم دعاکنید توعزاداریاتون:)