امشب شب آخر مراسم بود:(دلم برای حال و هواش تنگ میشه..
خیمه هارو فردا جمع میکنن..
روز عاشورا ساعت6 زیارت عاشورا بود!تا 9/9:15طول کشید بعد مردم رفتن10:30 مراسم بود..دیگه بچه ها کارارو انجام دادن..
بعد ساعت 3بود حدودا که ناهار دادن تا حدودای4کاسه هارو جمع کردن و تا5/5:15تمیزکردن و شستن..
دیگه علنا همه بیهوش شدن وتا شب که باز مراسم بود نرفتن تو خیمه ها خوابیدن:))
فاطمه ازشون چندتا عکس گرفته بود گفتم بزارم براتون:)
:دی
پسر است دیگر=))
اینم خلوت برادرای بسیجی
دیشب که مراسم تموم شد..اومدم بالا تو اتاق..که متوجه شدم پسرا جارو هارو گذاشتن و دارن سینه میزنن و میخونن:)
قطعا دلم برای حس و حال این شبا تنگ میشه:)
دریافت