تا لحظه ای که چشم انتظارت را خیره آدم ها و دنیایش کنی..

جز شوری اشک و تلخی زهراگین کامت چیزی حس نخواهی کرد!

از یک جایی به بعد باید دست از چرا و چطور برداری!

دنیا جای ناز و نوازش و کرشمه نیست!

میفهمی؟؟

باید!

باید بدانی کسی نیست که زیر بال شکسته ات را بگیرد و بلندت کند!

کسی نیست که دردهایت را ببرد..

باورکن هیچکس مرهم دردهایت نمیشود..

پس چشم ازین جاده نفرت انگیز بردار،منتظر روز یا فردی نباش که با آمدنش دنیایت را عوض کند و تلخی ها را ببرد..

دست هایت را باز کن..

خودت را در آغوش بگیر..

و انقدر دوست بدار که بیرحمی دنیا خاطرت را بهم نریزد!

باور کن آدم ها ضعیف که باشی،ضعفت را بفهمند تنها ترت میکنند..زخمت میزنند و از باقی وجودت استفاده میکنند!

قوی باش،

وباور کن جز تو کسی حالت را خوب نمیکند...وروزی نخواهد امد که همه چیز خود به خود خوب شود!

میفهمی؟؟

دنیا ناز و نوازش نمیفهمند!

دنیا یک جفت پوتین میخواهد برای جنگ..روی پای خودت بایست!تکیه گاه خودت باش!



برا دوستام...برا دوستای وبلاگیم برا خودم برا خودم برا همه!