1

زیر پستی که زن از کشتن دخترش برای جلوگیری از کشته شدن جوانان دو قبیله صحبت کرده است شخصی نوشته:
زیاده روی در دین یعنی همین
حالا سوالاتی که مطرح میشود این است
اینکه خود زن گفته بخاطر رسوم قبیله است ربطش به دین چیست؟خود شما که در پیشرفته ترین شهر ها هستین چند درصد از اداب عادی ترین امرتان مثل ازدواج مورد تائید دین است؟
2مگر دین نمک یا شکر است که زیادش ضرر داشته باشد؟اصلا مگر دین زیاد و کم دارد،دین مشخص است برنامه زندگی،هرچیزی فراتر یعنی خروج از دین و هرچیز کمتر یعنی خروج ازدین،و این خیلی واضح است،دین برنامه زندگی است،و حماقت یعنی دین را ضرر دانستن!
انقدر نگویید مذهبی نماها،نگویید دیگران.مگر کسی را در قبر کس دیگری میخوابانند؟از کی تاحالا سرنوشتمان را بقیه باید تعیین کنند؟اصلا میگویند بپرید در چاه باید بپرید؟این حرفای کلیشه ای تمامش کنیم!

 

 

2

هر آدمی هم صبری دارد،مواظب ادبیاتمان باشیم!کسی که به شما لبخند میزند دلیل براین نیست که شما شورش را در بیاورید!حدمان را بدانیم تا دوست بمانیم!
دلیل نمیشود مراعتمان را کردند از خدا بخواهیم و هی با هر ادبیاتی چه شوخی و .. به دیگران توهین و یا هر حرف دیگری بزنیم،همانقدر که تا امروز مرا خوشرو دیده اید که در شادی هایم شریکتان میکنم و درد دردهایم به قدر وسع شریک میشوم به همان میزان به حریمم جسارت شود تند میشوم!دیده اند،میدانند!

 

+به خودتان نگیرید،گرفتید هم گرفتید من موظف توجیه کسی نیستم!:)