1

داداشم ویروس گرفته ویروس بدیم هست

ظاهرا خوب شده،ولی ذره ای رعایت نمیکنه تهدیدش کردم که وای به حالت من بگیرما!

ولی کو گوش؟خودش توی یکی دو روز3کیلو آب رفت

بعد همه جا میگه خواهرم بهم میگه: الاغ به الاغیش شعورش از تو بیشتره!

البته اسم دیگه ی الاغ میگم:|گفتم وجهه با ادبم رو خراب نکنم هرچند خر با الاغ نباید تفاوتی داشته باشه

ولی حسم میگه الاغ با ادب تره:|


2

بعد عید امتحان مربیگری آمادگی جسمانی به جز سه جلسه ورزشی که قبلا هم در هفته داشتم هییییییچ تمرینی نکردم:|

دوی2 کیلومتر و چهارصد شنا و دراز نشست زمان دار

شکلک این دختره که می کوبید تو پیشونیش کو؟


3

رفتم دفتر رئیس دانشکدمون بعد کلی وجعلنا خوندن.لبخند زورکی بهش میگم آقا من دانشجوی ترم6ام

مشکل دارم میشه این درس با اون گروه بردارم؟

میگه با چی تداخل داره؟

خواستم بگم به تو چه بگو میشه یا نه!

گفتم مشکل دارم!گفت نمیشه دانشجو باید هرساعتی کلاس دادن بیاد مشکل نداشته باش:|

دوستم گفت راستشو می‌گفتی

منتها اگه گفته بودم بهش آرایشگاهم احتمالا پرتم میکرد بیرون!

حالا از صبح زنگ زدم التماس مامان  که زنگ بزن به مربیم خودت بهش بگو من دانشگاه این ترم ساعت کلاسمو کلاس دارم

(ضایع است خودم جرئت ندارم بهش زنگ بزنم؟:|)

کلی توضیح دادم.اومدم میگم زنگ زدی؟میگه نه:|


4

مامانم فهمید این ترم یه روز،در هفته خالیه برنامم چهارشنبه گفت بیا بریم استخر

گفتم :شما که گفتی بی فرهنگی دیگه نمیارمت(گفتمتون چیکار کردم یانه؟:|)

گفت حالا بیا بریم

رفتیم دستمو داد دست مربی گفت یه شناگر ازش بساز:|

مریی گفت شنا علاقه داری؟

صاف زل زدم تو صورتش گفتم نه!من از بو استخر هم بدم میاد:|

گفت حالا بیا قول میدم بدت نیاد:|

تازه مربی معلم ورزش راهنماییم از اب دراومد


5

یه جوش کوچیک زده بود صورتم دستکاریش کردم

بابام که اومد سریع رفتم تو صورتش بوسش کردم مهلت ندادم نگام کنه

 بعد به عنوان خواب رفتم زیر پتو متوجه نشه دعوا کنه:|

هنوز همون زیر موندم تا ناهار بخوره،

:|


+چقدر حرف زدم:|چقدر لوس حتی:|شاید برش داشتم این پست:/

+تازه میخواستم درمورد داستانی که دارم ترجمه میکنم بگم و از تنبلیم

+حتی،بگم چقدر خوشحالم دانشگاه شروع شده!و کاش همه کلاسها از ساعت7:30بودن!تنها دانشجوییم که ازینکه صبحا مجبورم پاشم و نمیخواابم و میرم دانشگاه خوشحالم:|