و خدایا تو بگو،

چه شد که باغ جوانیمان را درد اینگونه خشکاند؟!

چه شد که بغض فروبرده ی چندساله..

در نماز میشکند..

و قامتی که از هق هق دردی کهنه خم میشود..

راستی خدایا چه شد که مستحق این همه درد شدیم

به روی خودمان نیاوردیم..بغض فرو دادیم و خندیدیم..

ولی تو که میدانستی غم پنهان را!

بس نبود؟ بس نیست؟!

تو بگو به کدامین گناه........


+دل تنگم هوای گریه دارد(ادامه عنوان)

و لبخند هایی که انگار بیش از همیشه درد میکنند





دریافت