از دوشیزه بهارنارنج از زمین
به بهرام از کهکشان راه شیری
آقای بهرام سلام، حالتان چطور است؟هوای کهکشانتان چگونه است، تعطیلات عید کهکشانتان را با 61و ناهید خانم به کدام سیاره سفر میکنید؟ یک وقت خدایی نکرده طرف های زمین نیایید.
میدانید آدمیزاد موجودی مغرور است اما چنان ناتوان است که ویروسی کوچک دمار از روزگارش در می آورد..
ویروس دیگر، ویروس نمی دانید چیست؟ ویروس ذره ای بسیار کوچک است که حتی نمیشود آن را با ذره بین دید میرود در بدن ادم ها و لات بازی در می آورد.
یکی از همان ها به ایران آمده، البته قبل ازینجا چندجای دیگر هم رفته، ما مدت هاست قرنطینه کردیم خودمان را،
قرنطینه یعنی خودت را در چهاردیواری خانه حبس کنی نه کسی بیاید و نه برود. نگویم که هفته پیش منتظر چه مهمانان عزیزی بودم و کرونا اوضاع را خراب کرد..
امروز که نان برنجمان تمام شد ناچار به خیابان ها رفتیم، چنان شلوغ بود که اه از نهادم برخواست، یعنی بعضی ها چنان نادانند که اگر قدرتتان را داشتم ذوبشان میکردم..
از عجایب دیگر آدمیزاد این است که نه تنها فکر سلامتی خودش نیست فکر بقیه هم نیست. مثل گاو به خیابان می آیند تا دکور سفره هفت سین یا لباس بخرند یا به سفر تفریحی میروند البته که گاو ها ازین کارها نمیکنند درون طویله میمانند. طویله همان خانه حیوانات است، بعضی ها را ولی نمیشود فهمید از کدام طویله آمده اند..
آقای بهرام دیروز دلم از دلتنگی گرفته بود کرونا بین من و من دیگرم فاصله انداخته است..
ازین آدم ها که امیدی نمیشود داشت مگر خدا رحمش بیاید
خلاصه در تعطیلات زمین نیایید وقتش شد خودم دعوتتان میکنم..با آرزوی بهترین ها، تماس فرت.!

 

+ممنون از دعوت حورای عزیز