به دعوت دوست عزیزم بانوچه کلی فکر کردم که راجع به چه کتابی بنویسم در آخر تصمیم گرفتم خلاصه ی چند تا از کتاب هایی که دوست داشتم رو بهتون بگم

جستارهایی در باب عشق

دیدن ورای آدم ها آسان است ولی ما را به جایی نمی‌رساند به عبارت دیگر چه آسان و چه بی فایده در افراد عیب میابیم آیا وقتی عاشق می شویم بعضاً به این دلیل نیست که حتی به بهای کوری خودمان در این فرآیند و آن لحظه خواسته ایم دیدن ورای آدمها را نفی کنیم؟ اگر  بدبینی و عشق دو گزینه متقابل باشند آیا عاشق شدن ما به این دلیل نیست که می‌خواهیم از موضع ضعف بدبینی نجات یابیم؟

همونطور که از اسم کتاب و متن پشت جلد کتاب مشخصه این کتاب در مورد تجربیات ، احساسات و بعضا اشتباهاتی هست که زمان عاشقی تجربه میکنیم تمام بخش‌های این کتاب به زبانی روان شرح داستان نویسنده است تا شما را به خواندن کتاب جذب کند

 

دختری که رهایش کردی

میدونی چه حسی داره وقتی خودتو به سرنوشت میسپاری؟ یه جورایی بهت خوش آمد میگه. دیگه نه دردی هست، نه ترسی و نه اشتیاق و آرزویی. مرگ، امید بود که داشت با این تسکین به وجود می‌آمد. به زودی میتونستم ادوارد را ببینم. ما تو اون دنیا بهم می رسیدیم چون مطمئن بودم که خدا مهربونه خدا هرگز انقدر بی‌رحم نیست که ما را از تسکین اون دنیا محروم کنه.

این رمان روایتی است از دو زن یکی در گذشته و دیگری در آینده که به یکدیگر مرتبط می شوند. داستان دلچسبی داره من که لذت بردم

 

از حال بد به حال خوب

کتاب قطوری هست ولی خیلی می تونه به اصلاح نقص های درونی مون کمک کنه یه جورایی شبیه یه دایره المعارف که هر موقع که بهش نیاز داشتید میتونید برید سراغشون صفحه ای که مورد نظرتون هست رو باز کنید و بخونید

 

پدر پولدار پدر بی پول

هر دو پدر من معلم بودند پدر پولدارم درسی به من داد که تمام عمر همراهم بود و آن ضرورت بخشندگی و دستگیری از مردم بود. پدر تحصیل کرده ام به ضرورت زمان و اطلاعاتش چیزهای زیادی به من یاد داد اما تقریبا هیچ گاه پولی به کسی نبخشید همانطور که گفتم او معمولاً می‌گفت وقتی خواهد بخشید که پولی اضافه باشد و مسلم است که به ندرت چنین اتفاقی می‌افتاد. پدر پولدارم همپای آموزش هایش بخشش می کرد او سرسختانه بر بخشش ۱۰ درصدی حقوقش برای امور خیریه اعتقاد داشت همیشه می‌گفت" اگر می خواهی چیزی را به دست آوری اول باید آن را ببخشی "خودش هر زمان پول کم می آورد به کلیسای محل یا انجمن خیریه مورد علاقه اش پولی می‌داد.

مگه میشه این کتاب خوند و لذت نبرد؟:)