1

این یوگا که میرم همه ورزشکارا از خانواده پرسنل مس هستن!یکی  من آزاد میرم!

واکثرا هم سن بالان!

هرسری که میرم با نگاه های محبت آمیز و تعریفای مختلف خانم های سن بالا روبه رو میشم:|

ازون طرف میام خونه دوروز عین جنازه میوفتم:|

یکشنبه گرفتگی شدیداز قسمت پشت زانوم تا موچ پیدا کردم درحدی که با زانوهای خم راه میرفتم وحتی نماز خوندن هم انقدر برام سخت شده بود که برای تشهد نمیتونستم بشینم به پهلو باید لم میدادم:|

حالا تصور کنید من با اون حال خراب دیروز بیخیال خرید نشدم:دی

یعنی اولش تا یکم پاهام باز شد کسی میدیدتم فکر میکرد مادرزادی مشکل دارم:)))

ولی یه چادر خریدم عاشقشم^_^(توگوگل مثلشو ندیدم بزارم:|آی ام خاص:دی)

مامانم میگه اینا خیلی باهات صمیمی شدن همین دو جلسه ها نپسندنت ببرنت:|

یوگا با وجود همه سختیش و درگیربودن تمام عضلات بدن توی هر حرکتش یه ورزش خیلی قانون مندو خوبه!

عاشق اون مراقبه آخرشم^_^وقتی قشنگ خردوخاکشیر شدی  عین جنازه میخوابیم بیحس و به حرفای الهام انگیز مربی گوش میکنیم..

البته من هیچوقت نمیفهمم چی میگه چون خوابم میبره:))و وقتی دست میزنن و تموم مییشه من بیدار میشم:))


2

وقتی به پسر خاله شعر یاد دادیم:دی

اینو وقتی رفتن خونه خواهر مادربزرگ خودش ضبط کرده کلیک

دوختم/دوزیدم/میدوختم میدوزم:))))

:|فکر کردم نشونش میده ولی انگار باید دانلود شه:|



+راستی آقا حیدر وبلاگthe morning will come

یه20روزیه هی میخوام تو پستا بپرسم انقدر عجله ای پست میزارم یادم میره:|کلا هروقت حس میکنم یکی از بچه ها کمرنگ میرم حالشو بپرسم

ولی هرچی گشتم دیدم وبشون نیست..یعنی انگار حذف کردن..کسی ازیشون خبر نداره؟