۰•●کـاغـذ سفــید●•۰

You are ENOUGH!

۶۲۲ مطلب توسط «بهارنارنج :)» ثبت شده است

دقت کردین؟

 

یه چیزی رو دقت کردین؟

آدما همیشه با کسی که مراعتشونو بیشتر از همه میکنن و دوستشون دارن نامهربونن؟ بهشون زور میگن؟

این اوج بیرحمانه نیست؟

در عوض مراعات کسی میکنن که ذره ای براشون ارزش قائل نیست و مراعت هیچ کسی رو ندارن

  • ۲۹ پسندیدم:)
  • ۷ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۲۲ تیر ۰۰

    این روزها

     

    1

    در اواسط 23 سالگی با چندین تغییر جدید روبه رو شدم که به قول مهندس(امیلی) منو از comfort zone ام پرت کرده بیرون

    دوری از خانواده، دلتنگی، سرکار رفتن که مستلزمش آشنایی با آدمایی جدید و معاشرت کردن با ادمای مختلفه که حسابی به من سابق مغایره، داشتن رئیس، تایم کاری و دست خودم نبودن تایمم، آماده نشدن خونمون و ریزه کاری های متعددش که من کم صبرو حسابی به چالش کشید، چالش های زندگی و موارد دیگه... همه همه باعث شده میل به جا زدن درونم زیاد کنه و از همین شروع کار منو خسته کنه.. 

    و خب خوشبینانه اش این اینه که هربار که غرق این حسا میشم با لحن جویی توی سریال فرندز به خودم میگم: come on dude این خیلی طبیعیه یه عالمه تغییر جدید باهم خب طبیعیه که این حس داری بزرگ و قوی تر میشی!و سعی میکنم نکات خوب برای خودم بگم که مثلا ارایشگاه آدمای سالم و صالحی دوروبرمن و این واقعا کم جایی پیدا میشه این آدما بهم بدون منت چیزای جدید یاد میدن و این عالیه، همین که منو هل دادن برای پیشرفت کمکم کردن برای اعتماد به نفسم و باعث شدن نسبت به قبل خیلی بهتر باشم خب اینا همه خوبه چیزی از دست ندادم و خب این حس استیصال هم طبیعیه

    خلاصه که شاید کار خاصی نکنم ولی بابت همه این تغییرات جدید انرژی زیادی میزارم و بالطبع خستگی زیادی هم دارم..

     

    2

    یه حسن خوبی که دارم اینه که خودمو بری از عیب نمیدونم وسعی میکنم مچ خودمو بگیرم گاها 

    منتهی این قضیه قضاوت کردن خیلی کار عادی شده گاهی وقتا واقعا تعجب برانگیزه خب ممکن یه ادم بخاطر درگیری هایی که داره بخاطر ناراحتی های دیگه اش حال بدش، احساسات برانگیخته اش در برابر کسی تند بره و خب اون لحظه بالطبع پذیرای هیچ حرف منطقی نمیتونه باشه ولی اونایی که خیلی راحت میان قضاوت میکنن و راحت نظر میدن شوک داره ...به اون طرف بخاطر حال بدش نمیشه خرده گرفت اما به اونایی که خارج از گودن میبرن ومیدوزن و پیاز داغ و زیاد میکنن چه میشه گفت؟؟

    دارم فکر میکنم شاید خودم  چندین بار اینکارو کردن و درقضاوت اون شخص سوم راحت بی انصافی کردم؟ 

    خدا هممونو به راه راست هدایت کنه

  • ۱۴ پسندیدم:)
  • ۱۰ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • جمعه ۴ تیر ۰۰

    حقوق زنان کی دقیقا پایمال می‌کنه؟احسنت خود خانما


    کاری به تبریک گفتن در استوری اینستا و واتس اپ ندارم چون تا الان فک‌کنم همه میدونن من با این قضیه تبریک گفتن و تو چشم دیگران کردن تبریک های شخصی مشکل دارم
    چیزی که جالب بود این چند روز پست مادرای پسر داره که گاها پسراشون شیرخوارن منو واقعا متاسف کرد... نمیدونم کدوم آدم ابله و کوته فکری اولین بار این متن رو نوشت و باب کرد و بقیه ملت هم تقلید کردن به هر نیتی مزاح خندوندن و هر توجیه دیگه ای این پست شیر کردن به این مضمون که جا اینکارا به دختراتون خونه داری و اشپزی یاد بدید پسرامون گرسنگی نخورن (مگه خودت به عنوان نوکر گرفتن برا پسرشون که راجع به دخترای دیگه اینو میگی؟) یا این قبیل متنا که پسرامون نپسندیدن و ازین حرفا(پسر خودتون کی هست اصلا که بخواد بپسنده؟)
    کاری ندارم که برای یه دختر کوچولو به جا تبریک تو اینستا میتونید یه عروسک بگیرید ببرید به خودش تبریک بگید،
    کاریم ندارم میگن منظورمون شوخیه و پسر ما بچه است هنوز..

    ولی تمام وقتایی که شخصیت یه دختر تو جامعه خرد میشه پشتش حرفای یه زن دیگه است!
    مادر پسری که فکر می‌کنه آسمون دهن وا کرده پسر اون اومده و یه خودش اجازه میده بدون دیدن جایگاه پسر خودش هر نوع نظر و جسارتی در مقابل دختر مردم بکنه  ظالمه
    زنی که پسرشو جوری تربیت می‌کنه که کوچکترین کار شخصیشو نمیتونه بکنه و درکی از همکاری نداره ظالمه
    وقتی تو ماشین یه دختر پسر بحثشون میشه و میزنن بغل و دختره پیاده میشه و نگاهای بد فقط به سمت دختره و اینو نمیبینن که دو نفرن این ظلمه..
    وقتی درمورد همه چی یه رن از نحوه شوهرداری تا بچه داری مهد بردن و خونه داری و کار و هرچیز دیگش نظر میدیم ظالمیم

    وقتی یه مرد تو‌زندگیش کم میزاره میگیم زنش انگیزه نداده رسیدگی نکرده و وقتی زن بیحاله و بی روحیه است بازم مشکل اونه ظالمیم

    و این حرفارو غالبا یه خانم در مورد یه خانم دیگه میگه

     

    +یه بیت شعر با مضمون این پست میخواستم بگم از ذهنم پرید... بماند تا یادم بیاد

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

  • ۱۵ پسندیدم:)
  • ۴ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • يكشنبه ۲۳ خرداد ۰۰

    درمانده

     

    هرچه تلاش میکنم کمتر به نتیجه میرسم

    انگار که دلت به چیزی خوش بوده اما دمغت کرده 

    میدانی  همه چیز سر جایش هست ولی تو خودت نیستی

    مثل ذوق کور شده دفتر نویی که گوشه ی جلدش پاره شده است

    مثل ذوق از دست رفته خرید لباس مورد علاقه ات که همان روز به گوشه ای گرفته و نخ کش شده است

    انگار که مدت ها منتظر میهمانی مورد علاقه ات بوده ای و حالا هرچه میکنی ذوقی درونت نداری

    همانقدر درمانده همانقدر درمانده...

     

  • ۱۴ پسندیدم:)
  • ۶ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • دوشنبه ۱۷ خرداد ۰۰

    شب نوشت

     

    میدونم روحیه ام خیلی ضعیف شده و این بده دارم فکر میکنم چند جلسه مشاوره برم..

    شاید باید جلوشو بگیرم تا پونزده ساله دیگه یه مادر همیشه نگران نباشم که همیشه یه دلیل واسه غصه و ناراحتی پیدا کنه...

    فردا میرم تهران..یهو  دلم گرفت... نمیدونم چرا، 

    پنجره باز بود و دوباره یه زوج دعوا میکردن و صدای شیون وگریه یه زن  میشنیدم و خواستم پاشم ببندمش  ولی نمیدونم چرا چند دقیقه صبر کردم تا بیشتر عذابم بده

    قطعا دلم برای گریه ها و شیون های گاه و بیگاه آپارتمان روبه رویی تنگ نمیشه..

    بعد زنگ زدم همسر و انتن درست جواب نمیداد وصدام نمیرفت و این بیشتر کلافم کرد

    و بعد تماس حس کردم واقعا بی انرژی ام... ته کشیدم و خسته ام..

    تازه امروز رفتم فایل عکس هامو گرفتم خیر سرم 120 تومن تخفیف گرفتم اومدم خونه دیدم صد تومن کم دارم و به این فکر میکنم نکنه صد تومن اضافه دادم

    درسته سه تومن خرجش شد و صد تومن چیزی نیست در مقابلش ولی اون صد تومن تخفیف بود. کلی حس پیروزی وزرنگی داشتم میفهمید چی میگم؟ خیلی ضدحاله

    اینجا دیگه مثل قدیم نیست قدیم میرفتی میومدی همیشه کامنت داشتی یه انگیزه بود الان ده دوازده روز میگذره به جز دوسه نفر همون روز اول لطف میکنن کامنت میزارن دیگه کامنتی نیست باشه هم پیجای بازاریابی کامنت میدن فقط

    میدونین بچه ها برکت از بلاگ هم رفته

  • ۱۱ پسندیدم:)
  • ۵ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • يكشنبه ۹ خرداد ۰۰

    شما بگید چه کنیم؟:)

     

    هربار میام بنویسم به فاصله چندساعته بینش میافته و بعد کلا منصرف میشم

    میدونید حس میکنم ازدواج به خودی خود ادم تودار میکنه و این ممکنه حتی برای یه آدم درونگرا هم سخت و چالش باشه، در واقع به یک درک و بلوغی میرسی که میدونی خیلی حرف ها هست که میشنوی و باید مدیریت کنی یا تصمیماتی که باید بگیری و مسئولشون باشی و حتی گاهی نتونی بیانش کنی، با مدیریت همه طرف رو به خوبی بالانس کنی و حس میکنم این چیزیه که بزرگ ترا همیشه ازش حرف میزدن. مسئولیت!

    یه چیزاییم دست خودمونه، اتفاقی رفتم تو خاطرات دانشگاه و اینکه چقدر خوب بود، خوش میگذشت و الان اون خوشیه نیست,

    ناراحتم نیستیم ولی اون هیجانه اون سرخوشیه رفته..

    الان که میون کلی کارم و فکر هندل کردنشونم به خودم تشر میزنم دختر تو الان عین جوونیته بعنی چی که فکر اینی چیکار کنی عصبی نشی؟

    فکر این باش چطوری خاطره اش کنی و فان باشه...

    یه آزمون استخدامی هست که قراره فردا درباره اش بپرسمو ثبت نام کنم.. مامان بابام خیلی دوست دارن قبول شم خودم ولی نمیدونم

    میدونید هرچی میگذره بیشتر میترسم درگیر کارایی بشم که نمیشه اسمشو گذاشت زندگی کردن، درسته پرستیژ داری درسته پول داری ولی آیا میتونی روز با ارزشی از عمرت بدونیش؟

    واینکه این عمر داره سریع میگذره و تا به خودت بیای جوونی رفته و ایا تو حالت با خودت خوبه؟ یا بدون اینکه بفهمی غرق در روزمرگی شدی و زندگی کردن فراموش کردی؟

    شما بگین ببینم برای برگردوندن اون سرخوشی چه کنیم؟

     

  • ۶ پسندیدم:)
  • ۲ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۴ خرداد ۰۰

    دردهای قدیمی

    اگر می‌دانستید چقدر دردهایمان شبیه یکدیگر است

    بیشتر همدیگر را درک میکردیم

    و کمتر حمله میکردیم

    اگر می‌دانستیم بیشتر مواقع آدم ها نمیخواهند

    به ما آسیب بزنند بلکه فقط بدون اینکه متوجه باشند

    دردهای قدیمی ما را بیدار میکنند بیشتر صبوری میکردیم

     

    #تکه_هایی_از_یک_کل_منسجم

  • ۱۵ پسندیدم:)
  • ۴ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • جمعه ۲۴ ارديبهشت ۰۰

    بدون رمز

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • بهارنارنج :)
    • پنجشنبه ۲۳ ارديبهشت ۰۰

    ممد چریتی😁

    Hi and welcome to our #Save_Mmad charity.

    Did you know On daily basis over a million Mmad in this country die or scramble due to a lack of money,but with your help we can save one and only "MGH"  in Mmad community and create a better life for him which leads to saving all Mmads from suffering. for that manner make sure that you send money to the bank account below and share this with your friends and family and love ones.

    AN for Mellat users:1*********

    CN for non Mellat users:610*************

    #Save_mmad.

    #Mmads_life_matter

    +پیام امروز آقای برادر (ممدمون) با الهام از save Ralph😁

  • ۱۰ پسندیدم:)
  • ۶ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۰۰

    شب نوشت

     

    1

    این روزا از صبح که بیدار میشم تا شب قبل خواب گوشی دستمه و آگهی هارو بالا پایین میکنم و مینویسم..

    هم من هم همسر  از لحاظ روحی خسته ایم و و نیاز داریم هرچه زودتر کار ها درست شه و پیش هم باشیم...

    و این دلتنگی من یه نفر زود خسته میکنه انقدر که گاهی وقتا دلم میخواد گریه کنم

    کاش کرونا بره کاش بهترین اتفاقا زود زود بیافته

     

     

    2

    به اون دوستم پیام دادم..

    منو بلاک کرده بود بنابریان با گوشی مامانم یه پیام بهش دادم

    گفتم همیشه دوستش داشتم و دارم و متاسفم برای تمام سوتفاهم هایی که پیش اومد

    و متاسفم که رفتارام باعث سوتفاهم شده

    و بهرحال برعکس اون من از دوستیم پشیمون نیستم و هیچکدوم ازین قضاوت هارو نداشتم..

    نوشتم این سوتفاهما بخاطر مسائلی بود که من درگیرش بودم و تو بیخبر بودی و خب نه برای تو مهمه دونستنشو نه برای من دیگه بیان کردنش

    و در آخر هم گفتم مامانم در جریان این قضایا نیست این پیامو هم پاک میکنم در نتیجه نیازی به پاسخ نیست. و با هرجا هستی خوش باشی رفیق خداحافظی کردم..

     

     

    فردا تولد امام حسن مجتبی (علیه السلام) هستش:)

    من خیلی به مهربونیشون معتقدرم..

    میشه برای ماهم دعا کنید؟:)

  • ۱۰ پسندیدم:)
  • ۵ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۷ ارديبهشت ۰۰