یه چیزی رو دقت کردین؟
آدما همیشه با کسی که مراعتشونو بیشتر از همه میکنن و دوستشون دارن نامهربونن؟ بهشون زور میگن؟
این اوج بیرحمانه نیست؟
در عوض مراعات کسی میکنن که ذره ای براشون ارزش قائل نیست و مراعت هیچ کسی رو ندارن
یه چیزی رو دقت کردین؟
آدما همیشه با کسی که مراعتشونو بیشتر از همه میکنن و دوستشون دارن نامهربونن؟ بهشون زور میگن؟
این اوج بیرحمانه نیست؟
در عوض مراعات کسی میکنن که ذره ای براشون ارزش قائل نیست و مراعت هیچ کسی رو ندارن
واقعا چرا اینجوریه؟!
البته بهش فکر کردم ... ولی میخوام نظر شما رو بدونم +_+
نمیدونم چرا متوجه آپدیتای اینجا نمیشدم. خوشحالم ستاره اینجا باز روشن شده! :)
شاید بخاطر اینه سعی میکنیم با آدمایی که دوست داریم راحت باشیم و بهتر بگم «خودمون» باشیم. نمیدونم واقعا... ولی اگر حرفتون درست باشه پس اونوقت هر وقت فردی دچار تغییر شد و مراعات کرد اون زمان باید نامهربونیهای اون یکی شخص شروع بشه.
من خودم تصمیم گرفتم آدمایی که برام ارزشی قائل نیستن رو ول کنم و فقط با آدمایی باشم که مراعاتم میکنن و براشون مهمم. اینطوری زندگی خیلی بهتره واقعا.
یه جور پناه بردنه. مثل اینکه یه بچه رو در حضور مادرش دعواش کنن و اون بچه با مشت بکوبه به مادرش و اینطوری انتقام بگیره. یه جور پناه بردنه به نظرم.
مادر گناهی نداره مگه ما وقتی از عالم خسته میشیم و سر خدا غر میزنیم، به این معنیه که خدا گناهی کرده؟ نه. خدا مأمن ماست و مطمئنیم که در کُنش غرهای ما واکنش سخت نشون نمیده. مثل یه مادر. مثل اون دوستانی که شما اشاره کردید. خودت خوبی؟ :)
اینکه احترام ما آدم ها دست خودمونه و خودمون هستیم که مرزهای رفتاری و شوخی های بقیه رو تعیین میکنیم قبول دارم و بنظرم انقدر مهمه که باید روی خودمون کار کنیم چطوری میتونم خودم و خط قرمزهام رو به بقیه معرفی کنم.(چون یه بخشی از این قضیه تقصیر خودمونه که نتونستیم حریم ها رو مشخص کنیم و نتونستیم به طرف مقابل بگیم من با این رفتار مشکل دارم و اون شخص هم اصلا روحش خبر نداره من دارم اذیت میشم.)
ولی واقعا آدم ها حواسشون هست که خوبای اطرافشون رو از دست ندن و برای اونا بیشتر ارزش قائل باشن.
اگر هم اینطور نباشه و ندونن ارزش خوب بودن چقدر زیاده بنظرم اسراف محبته برای این افراد انرژی گذاشتن.
یا خوشبینانه اش اینه خوب بودن از نظر اونا تعریف متفاوتی داره که در اون صورت هم به خاطر اختلاف نظرمون توی ارزش گذاری ها و شخصیت ها ترجیح خودم اینه فاصله ام رو با اون شخص بیشتر کنم در حد دورهمی ها و دوری و دوستی.
مگر اینکه دلیل دیگه ای داشته باشم برای وقت گذروندن با اون آدم که در اون صورت چون انتظار جبران و انتظار فهمیدن طرف مقابل رو ندارم باهاش کنار میام...