2
در ادامه همون دور دور رسیدیم به یه دامپروری که یه جوون داشت یه مقدار علف و.. میریخت رو سقف اون محیطشون که دختر خاله گفت:دایه چیکا میکنه(ر رو ی میگه)
منکه واقعا نفهمیدم گفتم نمیدونم
گفت:داره مییزه خشک بشن بده ببییا بخوین:|
بچه فهمید من نه:|
3
رفتیم دوشب پیش خونه خاله بزرگم همه بودن خیلی شلوغ بود،پسرخالم یه پسر3/4ساله خیلی شر داره!
یهو حسش گرفت پذیرایی کنه کارد اره ای برداشت پرت کرد تو بغل من:|
منم اروم گفتم:سگ تو روحت!
یهو بچه وسط جمع بلند گفت:سگ توله خودتی
یهو خیل عظیمی از نگاها چرخید رومن:|
مونده بودم کجا برم محو شم کسی نبینه:|
4
وب یکی از دوستان بحث اسم و معنیش بود که من به یه چیزی رسیدم جالب بود
سَمیرا (به سانسکریت: समीरा)، (به فارسی: سمیرا)، (به انگلیسی: Samira)، نام زنانهای با دو ریشه فارسی و سانسکریت. در فارسی(سمیرا) به معنی الهه عشق است. در سانسکریت به معنی باد یا نسیم ملایم خنک در روز داغ تابستان است. در اصل نامی است که قلمبر دزفول به ایران آورد. «سمیرا» بخش نخست نام «سمیرامیس» است. نام سمیرامیس شکل یونانیشده نام آکادی «سَمّور-آمات» است که معنی «هدیه دریا» میدهد. او یک شاه دخت ایرانی و ملکه جنگجوی بابل باستان بود. بیشتر مردم به نادرست ریشهاش را عربی میدانند. به نظر میآید سمیرا عربی است. اما در کشورهای عربی چنین نامی وجود ندارد. عربها نام سَمیرة دارند نه سَمیرا. سمیرا در این چهار دهه اخیر بر سر زبان افتاده است. سَمیر در فارسی افسانه گوی شب است و سمیرا به معنی دختر افسانه گو در شب است. دختری که شبها افسانه میگوید