و انتهای تنهایی اونجاست که دیگه نه منتظر کسی هستی..
نه امیدی به پیام کسی داری...
همون لحظه که دست از تمنای درونی ای برمیداری که هیچکس جز خودت ازش خبر نداشت..
و انتهای تنهایی اونجاست که دیگه نه منتظر کسی هستی..
نه امیدی به پیام کسی داری...
همون لحظه که دست از تمنای درونی ای برمیداری که هیچکس جز خودت ازش خبر نداشت..
شبهای روشن داستایفسکی رو خوندین ؟ روایت شخصی ست از همون نقطه ؛ از انتهای تنهایی ...
اگه نخوندین بخونین بنظرم