خب حقیقتا خیلی وقته ننوشتم و نوشتن الان یکم سخته..

۱.این مدت متوجه شدم سنگ کلیه دارم یه دونه از کجا اومده نمیدونم.. البته کاری به کارم نداره

 

۲.این چندوقت دوباره درگیر پروسه دودلی و حس ازین شاخه به اون شاخه پریدن شدم.. یه چیزایی بد قلقلکم میده و رفته رو مخم که برم توی یه حیطه دیگه.. و خب صد البته همش هم بخاطر مسائل مالیه دیگه..

۳.فهمیدم با توجه به اینکه خیلی قدرتا افتاده دست یک سری افراد شارلاتان!! با این مدل کار کردن نمیتونیم به خونه ی مدنظرمون برسیم و باید فکر یه کار درست حسابی باشم یه کار متفاوت !

۴. به لطف دوستان مسئول از ریز تا درشتتون مردم روشنفکر نمامون نه تنها دین گریز که ضد دین شدن! و میزان توهم تو بعضیاشون به قدری زیاده که گاهی میترسم از مردم بیرون! والا اینارو ما سرکار نیوردیم!پوششمم برای اینا و در راستای موافقت با کسی نیست زورتون به اون بالایی ها نمیرسه با هم نوعتون میجنگید؟

۵.برای هم دعا کنیم هرکسی تو زندگیش یه جوری درگیره، خلاصه که اوضاع خیطه!مواظب هم باشید