راستش دیروز که مریم دیدم یه بحث جالب پیش اومد که وسوسم کرد نظر شمارو هم بدونم.
مریم اولین حرفی که راجع به تصورش از من گفت این بود که:خیلی ازونچه تصور میکردم خوشکل تری!
راستش با اون خیلییییی که گفت تو دلم گفتم مگه منو چی تصور کرده بود؟:|
گذشت و گذشت تا مریم دلو زد به دریا گفت اوایلی که وبت میومدم اصلا ازت خوشم نمیومد،بنظرم یه دختر افاده ای بودی که میخواست تظاهرکنه مغروره:|
وگفت وبمو میخونده اما چی میشد نظر بزاره..
تاکم کم باهام آشنا شده و خونده و نظرش عوض شده کاملا:))
وراجع به لفظ بهارنارنج گفت که گفتم هدیه یه دوست و بخونه چه توصیفاتی براش گفتن وشما هم نخوندید میتونید درباره من رو بخونید
حالا شما بگید تصورتون از من چه ظاهرا چه اخلاقن چیه؟؟