1
من یه سری دوست دارم که فقط چندتا کارشناس لازمه بیان تحلیل کنن بگن چرا ما باهم دوستیم
داشت میگفت اینجوری باهاش آشنا شدم که هرروز میرفتم اون کافه قهوه بخورم، خیلی قهوه هاش خوبه.
+خب اینا همشون دستگاه میزنه فرقشون چیه؟
_نه قهوه هاش با همه جا فرق داره اگه روزی یه قهوه اونجا نخورم روزم روز نمیشه
+می دونی من خیلی همیشه دوست داشتم ازین تیپ لاکچریا بیاما ولی خودم نمیتونم هیچ معدمم تعجب میکنه قهوه میخورم علاوه براون جیبمم اجازه نمیده اصلا خودمم اجازه نمیدم روزی ده تومن بدم کف بخورم با چند قطره اسپرسو:|
بعدش امتحان داشتیم ازکنارم رد شد دید تو فکرم اومدم بیرون دید باز تو فکرم گفت:بابا بیخیال هرجوری دادی بدرک
+نه آخه میدونی تو چقدر پول داری که متوسط ماهی300 تومنش کف و اسپرسو میخوری؟
من🤔
دوستم😐
2
تو آموزشگاه نشسته بودیم تو دفتر اونروز آخرین امتحان داده بودم
خانم ر: خانم ق امتحاناتون تموم شدن به سلامتی؟
+آره خداروشکر امروز آخریش بود.
آقای ت:شما امتحان داشتید؟
من با لحن خیلی متین طور:بله
آقای ت: من به خانم ح گفته بودم این خانم ق هنوز میره مدرسه، باور نمیکرد میگفت نه بزرگه:|
من😐👶
3
به بابا میگم من هوس پیتزا کردم بریم بخوریم
_نمیشه بعدا..
+یه ماهه میگی بعدا:| اصلا میخواین با گوشیتون به این پسره که گفته بود جایی مدنظرتونه بگید پیام بدم قرارمون تو پیتزایی بزاره. بعدم میگم من پیتزا میخورم تو حرفتو بزن
_😒
+والا،حالا که من دارم علی رغم میلیم میرم حداقل پیتزا بخورم یکم اعصابم آروم شه😁
مامان:تازه مامانش زنگ زد مطمئن شه حتما یکشنبه میری
+اوه، میگفتین نترسین فرار نمیکنم ،ولی بگین قرار پیتزایی باشه:|
_بزار یکم استراحت کنم بخونم میبرمت
من😍
بابا😒
مامان🙄
4
اقا ولی یه کاری کردم بهتون یاد بدم دوسه جلسه سر یه مشکلی پیش بهترین دکترا و مشاورا رفتم تا کمکم کنن،بعد مامان بابام فهمیدن میرفتم پیش مشاور
منم ازون روز هربار مامان بابام به یه چی گیر میدن میخوام مخالفت کنم راضی شن..
تمام حرفای خودم از زبون اون مشاور از همه جا بی خبر خیلی فلسفی میگم و آخرشم میگم من نمیگما دکتر گفت
خدا منو ببخشه😅