1

بابام هر سحر مستقیم میاد بالا سر من،من و بیدار میکنه و میگه: بابا شارژر کجاست؟

بعد من که اون لحظه گیجم و میخوام بگم من کجام اینجا کجاست، دودقیقه پوکر نگاش میکنم تا سوالشو دوباره تکرار کنه

اونوقت مغز من با سرعت اینترنت دیال آپ اتصالی میده به حافظه دیروزم و ببینم شارژر کجا دیدم..

آخرش میگم همون جا همیشگی، میگه کجا؟ میگم مبل دیگه میگه آهان بخواب... بعد من که دیگه خوابم نمیبره نگاش میکنم قشنگ که میره سر همون جا همیشگی گوشیشو میزنه به شارژ.و این داستان ادامه دارد.

خدا حفظش کنه کلا میخواد منو به عنوان یه مادر آینده اماده کنه و این حس بهم بده که هروقت بچم چیزی خواست و پرسید کجاست بگم: همونجاست همونجا چشماتو باز کنی میبینی:|

 

2

یه مدت بود کلا نسل اینایی که تو خیابون متلک مینداختن منقرض شده بود 

چندروز پیش میخواستم برم پیاده روی حال و هوام عوض شه و برعکس همیشه کفش اسپرت پوشیدم

عموما ملی پاشنه دار میپوشم

چندبار بهم متلک انداختن و ضایع ترش این بود بنظرم ازم بچه تر بودن

دوتاشون داشتم رد میشد بهم گفتن: چه خانم خوشکلی

عین ناشنوا ها برخورد میکردم و میزاشتم خوب که رد شدن نیشمو باز میشد میگفتم: خودم میدونم😂😂

ولی واقعا این مسئله قد و کفش خیلی موثره!البته برا آدمای قد معمولی مثل من

تو آموزشگاهم همیشه ملی میپوشم روزایی که اسپرت میپوشم انقدر اذیتم میکنن انگار آدم حسابم نمیکنن:|

 

3

دختر خالم دیروز اومده براش دستبند ببافم..

دم به دقیقه: تو برا خودتم همینجوری بافیدی؟

بعد براش دستبند بافتم رفت با دوتا شکلات کاکائویی برگشت  گفت اینارو ببر خونتون بخور، عین ذوق زده ها گفتم اا مرسی، بعد یادم اومد خودش نداره گفتم خودت بخور یکیشو، یه نگاه به شکلاتا کرد یه نگاه به من

با یه حالا مصومانه ای گفت من که مریضم(یکم سرماخورده بود) 

حس کردم از من عاقل تره😅

امروز زنگ زده میگه گوشیو بدین به خودش:|بعد میگه

شنیدم میخوای بیای خونه ما!😎

😅😅

فسقل بچه ای انقدر مغروره میفهمه چی بگه غرورش خدشه دار نشه من با22-سال سن نمیدونم:|