کارگاه زبان داشتیم که دوهفته پشت هم منهل کرده بودیم.

استاد ازدستمون عصبی بود کارد میزدی خونش نمیومد..

به یکی ازپسرا گفت یه تمرین بخونه..هیچکس انجام نداده بود

ازوناست که خودش با گوشیش میاد وهیچوقت نمیخونه

میخوند وجاخالی هارو جواب میداد

داشتم میگفتم افرین سرعت عمل که داره درلحظه جواب میده..

بعد یکی از جاخالی هارو مکث کرد!

یهو صداش اومد:

_بنال

دوباره مکث..

_ممد بنال دیگه این چی میشه

:)))

کلاس رفت رو هوا..استاد خندش گرفته بود گفتisland

_اisland?!!خاک توسرت!(روبه ممد:)))