1
آخره ترمه یکی از پسرا هنوز کتاب نگرفته:|
استاد:آروین تمرینات کو؟؟
-استاد راستش من صبحی نصفشونو حل کردم یادم رفت کتاب بیارم
+آره استاد کتابشو تو کتاب فروشی جاگذاشته:))
استاد:اینم برگت
-این برگه کیه چقدم بد خطه!!اا برگه خودمه؟؟ههههه نوشتهplease dont copy:))
ما توی کوچمون سه تا خونه است و ازقضا خیلی با هم صمیمی هستیم..
امسال رفته بودن پیاده روی کربلا..یه شب تولدی بود ما صبحش مراسم داشتیم داشتیم سیب زمینی پوست میکندیم
آقای ف:یعنی نمیدونید من کوفه بودم گفتم مسلم من الان میفهمم کوفه به تو چی گذشت چجوری بی یار ویاور بودی
منم لب مرز یه اتوبوس رفیق داشتم الان یکه و تنهام..:))
آقای گ:بنده خدا تو لب مرز ول کردی رفتی..وقتی تو کنار ضریح الغوث الغوث میکردی من تو خیابونا دنبال زن وبچه مردم بودم گم نشن!
3
یک جلسه غیبت کردم یکی از کلاسارو فقط:|
استاد:به به خانم جلسه قبل نبودید
-کجا بودی کلک؟؟:|
+استاد حتما داشته یه جا نقشه شورش میریخته:|
*last seen long time ago:)))
4
استاد وارد کلاس شد
پسراا:استاد باز اشتبا زدین!
استاد:نخیر امروز دیگه درست اومدم(کلاسا کنار همن همیشه اشتباهی کلاسو میره استاد:دی)
پسرا:نه استاد بیاین بریم دیگه کلا ما هم اشتباه اومدیم
استاد:چرا اون جلسه ای نیومدین سر کلاس؟؟
یکی از پسرا:استاد خسته بودیم دلمون نخواست
استاد:(در حال خنده)بچه ها این میوفته:)))
+یکم زیادی پستش بی مزست فک کنم:|