1
نشسته بودیم دور هم که داداشم یاد مهمونی شب قبل افتاد و گفت جریان چیه همه این فامیلا و اشناها منو میبینن بهم لبخند میزنن و دستمو فشار میدن میگن ماشاءالله نمک داری.اصلا ماشاءالله نمک داری یعنی چی؟
گفتم: ماشاءالله نمک داری یعنی قیافه نداری ولی بامزه ای😂
بچه ساکت شد😅
2
این نسل امروز از وقتی ادم زندگی نشدن که دندون شیریاشونو میرن دندون پزشکی میکنن، ما از همون سن با سختیای زندگی روبه رو شدیم یا باید خودمون میکندیم یا بزور برامون میکندن:|آخریین بار هنوز یادمه خونه عموم رفتیم رفتم دندونمو نشون عموم دادم گفتم عمو ببین(یکی نیست بگه بچه ی خنگ آخه این کار چی بود کردی؟)
هیچی عاغا چشتون روز بد نبینه عموی من با اون هیکلش با رکابی افتاد دنبال من تو حیاط بدو تو کوچه بدو مادرم هرچی التماس میکرد جواب نمیداد که تا منو نگرفت نکند ولم نکرد!
خلاصه این نسل آدم روزای سخت نیستن،منکه تمام دندون شیریای بزرگمم حتی بعد اون خودم کندم😑
3
من آدمیم که تو تحمل درد عجیب صبورم و ککم نمیگزه،از بچگی همینم بدترین دردم باشه پنهون میکنم درحدی یبار بچه بودم انگشتم بین در کوبیده میشه به طرز بدی و جلو خودمو میگیرم گریه نکنم،و خانمایی اونجا بودن میگن بیچاره بچه اعصابش مشکل داره دردو حس نمیکنه:|
عاغا هیچی یه روز من توی سالن دستم بد برید،نگاش کردم گفتم طوری نیست رفتم طرف میز یه خانمه زودتر از من رفت گفت سریع باند بدید گفتم اوو باند نمیخواد یه چسب زخم کافیه که اشاره کرد دستتو ببین نگاه کردم دیدم اوه تمام مسیر از دستم روی زمین خون ریخته،دردسرتون ندم 😁چندوقت بعدش با دوستم داشتیم میرفتیم یهو گفت آخ،رفتم نگاش کردم گفتم چیه؟
ناراحت گفت دستم زخم شده..
نگاش کرد دیدم خون که نمیاد انگشتش رو گرفتم تو دستم محکم فشارش دادم به زور یه سر سوزن خون اومد،بعد زل زدم تو چشاش گفتم: تو خجالت نمیکشی به این میگی زخم؟
بیچاره فقط پوکر نگام کرد: گفت اصلا شرمندم کردی😅
4
با دوستم بین کلاسا توی دانشگاه نشسته بودیم و به دختر پسرا نگاه میکردیم گفت سمیرا فک کن پسری و از یکی از دخترا کلاستون خوشت میاد چجوری بهش میگی باهات دوست شه،گفتم من ازوناش نیستم اهل اینا باشم بعدم تو که منو میشناسی مغرور ترازینام به کسی بگم ازش خوشم میاد گفت حالا فرض کن ازون پسرهایی.گفتم باشه بزار فک کنم بعد یه سناریویی براش چیدم یهو اینجوری نگام کرد😳😳😳
بعد گفت تو دیگه چه آدم عوضیی هستی:|خداروشکر پسر نشدی وگرنه مخ هرچی دختر بود میزدی:|
5
عاغا این چندروز امتحان مربیگری بود،و ازونجایی که من جمعه یعنی امروز میخواستم تفننی ببینم نخونده کنکور چجوریه با دو تا از بچه ها که اونا کنکوری بودن به استاد گفتیم دوی کوپر ازمون امتحان بگیره (دوی2400متر،حدود21دور دور زمین فوتسال) مربی اول گفت مطمئنین نفس دارید چون قبلش کلی برا امتحان چابکی دوئیده بودیم.که خب چاره ایم نداشتیم و گفتیم باشه،سه تایی وایسادیم و منکه چندوقتی بود میدوئیدم میدونستم باید نرم بدوام ولی اون دوتا که جوگیر بودن تند دوئیدن که دور سوم بریدن...تقریبا10 دورو بدون توقت دوئیدم و بعد یکم راه رفتم پاهامو تکون دادم و دوباره شروع کردم رسیدم به مربی بهم گفت تو شبیه لاک پشت توی اون مسابقه ای که اخرش از خرگوش میزنه جلو😄عاغا هیچی دیگه از دور بعدش میگفت لاک پشت دور14😑😒لاک پشت دور18 لاک پشت دور آخر:|