برای تو عاشقانه ها شاید کسی است که دست هایت را گرم بگیرد..
یا گوش هایت را با جملات و شاعرانه ها نوازش دهد..
تو شاید عاشقانه ها را در واژه های زیبا و بوسه ها و نوازش ها ببینی..
شاید عاشقانه هارا همان دسته گل رز پیشکشی با لبخند و چشمانی لبریز از اشتیاق معنی میکنی..
من اما هیچ ازین عاشقانه ها را در سر ندارم..
واژه ها شاخه گل های رز و برق چشم ها فقط خاطرم را آزرده میکند..
هیچ واژه ای کوه یخ زده درونم را قطره ای باران نکرد..
اما..با این همه نتوانستم حسی که بعضی شب ها چون کودکی بی خواب، بی قرارم میکند را کتمان کنم..
شاید خنده دار است اما تمام عاشقانه ها در وجودم منتهی به یک خواب شیرین است.
اینکه دلم اویی را میخواهد..
که سر روی شانه اش..روی پاهایش بگذارم..
نه کلام عاشقانه ای،نه نوازشی نه حتی لبخند اغواکننده ای..
اصلا حتی غم چشم هایم، خستگی نگاهم اخم هایش را در هم گره بزند..
عاشقانه برای من همین بودن است..دلم بودنی میخواد بی ادعا..بی اغراق..مردی میخواهد چون کوه..
تا وقت هایی که دنیا گلویم را چنگ میزند.
بی هیچ حرفی سرم را به سینه اش بچسباند..
تا در سکوت و آرامش حضورش خواب مهمان چشمان خسته ام شود و تمام دلواپسی ها از دلم رخت بربندد..
باورت میشود عاشقانه برای من همان حضور اثبات شده ایست که یک خواب آرام را مهمان چشم هایم کند
+بر عکس همیشه این یکی دست نوشتمو دوست نداشتم..بنظرم حسی که باید حسی که باید ...منتقل نکرد..
خیلیا میگن ادم بی احساس یا سردی هستی..راستش هیچوقت ازینکه کسی بهم دست گل داد خوشحال نشدم...از واژه ها هم..بیشتر حس تنش و فشار عجیبی داشتم که دلم میخواست ازین موقعیت راحت شم..
آخرین بارهم به خانواده گفتم دلم نمیخواد تا مدت ها دیگخ درگیر اینجور مسائل شم..بیشتر آزاردهنده است برام و با جملات چقدر بی احساسی هم زیاد روبه رو شدم:)اینارو گفتم که به اینجا برسم..که هیچوقت هیچ عاشقانه ای نه خیال کردم و نه خواستم به جز همین بودن ساده،نمیتونم کتمان کنم شبایی که خستم ،و دلم گرفته..چقدر دلم میخواست یکی بود..
وهمیشه تنها دلم بودنی رو میخواست..که بدون زبون بازی بدون هیچ هیچ نوازشی..سرمو بزارم روی پاهاش روی شونه اش..تا اروم بگیرم و خوابم ببره..سکوت..و اخم های یه مردی رو که نگرانی و از اخمش میشه فهمید رو به زبون بازی وهزار نازو نیاز و ... ترجیح میدم..و من از تمام عاشقانه ها فقط همین بودن در سکوتی رو خواستم..که در آرامشش حضورش بدون هیچ کلامی انقدر آروم بگیرم که خوابم ببره...