۰•●کـاغـذ سفــید●•۰

You are ENOUGH!

با غم من بساز..

 

 

یه روزایی دلم اگه خواننده بود صداش عین صدای بنان میشد اونجا که با اوج غم تو صداش میگه:

آه، ای الهه ی ناز با غم من بساز...

کین غم جان گداز برود ز برم...


دریافت

 

+شبیه متن یه جایی خونده بودم این تغییر داده اشه..

دل گرفته رو شاید بشه با غم صدای بنان فقط گفت..

  • ۱۱ پسندیدم:)
  • ۱ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • دوشنبه ۱۳ آبان ۹۸

    هیچی..

     

     

    قصه ی آدم های دل شکسته خیلی کوتاست..

    میپرسی: چی شده؟

    میگن: هیچی..

  • ۲۳ پسندیدم:)
  • ۴ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • جمعه ۱۰ آبان ۹۸

    شب نوشت

     

    1

    سخنرانی مستر رئیس جمهور درمورد حمایتشون از بورس

    مصادف شد با خاک یکسان شدن بورس:|

    از بس هی رفتم دیدم هی داره اون سبزه داراییم کم میشه و و دیروزم که قرمزش شد افسردگی گرفتم

    البته سهم مطمئنی دارم ولی با وجود اینکه چندبرابر پول حقوق ترم گذشت ام سرمایمه با فکر به اینکه حقوقی که میخواستم باهاش اون ساعت بخرم هم جزو همین پول بود غمگین تر میشم:|

    روحانی مچکریم:|

     

    2

    ادمین کانال بسیج دانشگاه من بودم ولی چون خیلی درگیر بودم دیگه سر نمیزنم پایگاه و تمام گروهامم میوتن

    یه شماره بهم پیام داد و بدون هیچ مقدمه ای نوشت:سلام.این شماره رو توی کانال عضو کن!

    دقت کنید بدون هیچ لطفا و منم هیچ وظیفه ای ندارم هرکسی از راه رسید عضو کنم، درجوابش نوشتم :جسارتا با خانم ک صحبت کنید من در جریان نیستم

    نوشت: شما مدیری.عضو کن!(پروو!)

    نوشتم:عرض کردم خدمتتون با خود خانم ک حرف بزنید من این ترم درگیرم درجریان نیستم مسئولیت هم ندارم، با ایشون حرف بزنید کمکتون میکنن عذر میخوام.

    جواب داد: چیکار دارم که تو چیکاره ای و چیکار کردی!من دارم بهت میگن عضوش کن!

    و اینجا بود که میگن یک بار جستی ملخک دوبار جستی ملخک

    گفتم: شما میگی؟؟؟شما کی باشی که به من دستور بدی دارم مودبانه میگم با مسئولت حرف بزن اگه حالیته ولی با ادب حرف زدن رو حالیت نمیشه!

    فکر میکنید چی جواب داد؟

    خیلی براتون متاسفم که اصلا رفتار در شانی ندارید..

     

    و چقدرررر فراوونن آدمایی که از نظرشون خودشون خوبن و قدیسه!جا داشت بگم:گمشو بابااااا تحفه😁

     

     

    3

    وقتی شاگرادی 13/14سالم سر کلاس میگفتن چرا به فلانی نمره یا امتیاز دادید

    میگفتم خجالت بکشید از خودتون مگه بچه مهدکودکی هستین؟

    و وقتی توی دانشگاه همکلاسیای خودمو که سال بالایی حساب میشن مثلا دیدم بخاطر یه مثبت که جنبه فان هم داشته فقط طلبکار استادن که چرا به اون دادی به ما ندادی 

    فقط تونستم بگم:خااااعک:|

  • ۱۰ پسندیدم:)
  • ۱۵ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • يكشنبه ۲۸ مهر ۹۸

    تو در ضمیر منی

     

    تو آن آزارِ شیرینی که دلخواه است تکرارَت

    و من هر بار

    از هر بار

    بیشتر دوستت دارم..

     

  • ۱۹ پسندیدم:)
  • ۸ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۲۳ مهر ۹۸

    وباز هم بهارنارنج و روزنوشت

     

    1دختر خاله سه سالم نشسته بودلب پله بالاخونه و پاشو گذاشته بود روشکم پسر خاله بزرگم که اون پایین خوابیده بود. پسرخالم گفته بود حاج خانم پات اینجا چیکار میکنه؟

    یه مکث کرد گفت:این پا رومیبینی!؟دفعه بعد به من بگی حاج خانم میاد تو صورتت😑😂😂

     

    2

    وقتایی میخوام دم ظهر داداش برسونم یه چادر پوشیده دارم کلا پوشیده است ازین خیلی حجابیا میپوشمش  میگیرم جلو  که افتابم نسوزونه صورتمو. عینک آفتابیم میزنمو چون قدم کوتاهه صندلیم میکشم جلو

    اونوقت داداش به مامان گفته بود سمیرا پشت فرمون این چادررو میپوشه صندلیم میکشه جلو شبیه سوسک میشه😒

     

    3

    مامان زنگ زده خاله پسر خاله جواب داده بی حوصله  مامان حالشو پرسیده گفته چیکار داری بگو:|

    صدای خاله هم ازون ور تلفن میومده که کیه گوشی بده مامان

    بعد مامان میگه گوشی بده مامانت میگه:مامانم نیست رفته نونوایی نون بگیره بعدا زنگ بزن خداحافظ:|

    زنگ زدم میگم چرا پسرت اعصاب نداره!

    میگه روز اول مدرسه رفتن اومده میگه من دیگه خسته شدم همش میگن بشینین حرف نزنین اعصابم خرده😅😅

     

     

  • ۱۵ پسندیدم:)
  • ۱۲ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • دوشنبه ۸ مهر ۹۸

    باید چیکار کرد؟

     

    شده براتون پیش بیاد یه وقتایی سر ناسازگاریتون بد بگیره؟!

    میدونید اینجوری به خودت بیشتر سخت میگذره ولی نمیخوای ازش کنده شی..

    میدونی بهونه است باید قوی باشی و نمیخوای.

    وهزار تا چیز دیگه که میدونی!ولی نمیخوای!

    انگار خودتو یه بچه فرض کردی که میخوای گولش بزنی!

    میدونی کدوم وقتارو میگم؟اونوقتا که هیچی با دلت سازگار نیست!

    اونوقتا که انقدر همه چی ناسازگاره که خودتم میزنی به ناسازگاری، به خودزنی، به خود آزاری

    اون وقتا که که تنها باشی درد بیکسی خفتت میکنه

    عاشق میشی غم دوری و دلتنگی!

    دعا میکنی جواب نمیگیری

    دعا نکنی میگن نخوای نمیده ها!!

    زورتو میزنی میگن خیر نیست..پر پر میزنی میگن قسمت نیست

    ولی میشینی و سوختنتو تماشا میکنی میگن خودت جا زدی..

    برات که مهم نیست میگن میشه

    برات که مهم میشه میگن نمیزاریم بشه..

    صداش میزنی و نمیشه،التماس میکنی درست نمیشه!آدما تصمیم میگیرن وخراب میشه.

    دفعه بعد صدا نمیزنی،باز نمیزارن آدما جون میکنی نمیزارن آدما،

    دیگه هیچ کاری نمیتونی بکنی و میگن از خدا بخواه همه چی دست اونه،آره خب ولی..

     

    سر ناسازگاری دارم،یه من نشسته با تیشه میزنه به قلبم..

    یه من ناسازگار که بد نشسته به تمسخرم..

    نیش پوزخندش عذابم میده..

    تمام معادله های ذهنم ربخته به هم

    یه معجزه میخوام..یه نگاه..

    باید چیکار کرد؟؟

  • ۱۰ پسندیدم:)
  • ۵ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • جمعه ۵ مهر ۹۸

    دستان دعا بدتر ازینم نکند..

     

    میدانی دردناک ترین لحظه کجاست؟

    آنجا که دست کشیده ای از دنیا..نشسته ای بی نبض هیچ احساسی..

    و دلمرده تر از آنی که بخواهی.

    آندم که میدانی دیگر ازین خانه، آمینی برای دل مرده ات نجوا نخواهد شد..

    من کفر نمیگویم خدا ولی ای کاش سهم من ازین دل آه نداشت، بغض نداشت،نیش و کنایه نداشت،نفرین نداشت..آه نفرین نداشت.

    دلت اگر برای دل بی پناهمان سوخت...هیچ!بگذریم!

     

    +توی یکی از گروه همکاران عکس زوج میانسالی رو دیدم که انگار پنجاه و اندی سال داشتند..مرد همسرشو توی بغلش گرفته بود..و روی عکس یه بیت شعر بودبعد از خوندن عکسای بعدی ،بیت سوم یا چهارم فهمیدم همسر این آقا فوت شدن.شایدباورتون نشه 80عکس پروفایل ازین زوج بود سه چهار تصویر تکرار میشدند با بیت های متفاوت..و تنها این جمله که پایین هر عکس بود:از همه خوبان سری..

    +عنوان از علیرضا آذر:کاش بعد از تو خدا خانه نشینم نکند،دستان دعا بدتر ازینم نکند

    مخاطب نوشت:میدونی میم،بهت حق دادم از روزی که فهمیدم دیگه دلت نمیخواد باهام حرف بزنی،اونروزی که حالت بد بود پیامت دادم و تو نخواستی حرف بزنی یا بشنوی.نمیخواستم سرزنشت کنم یا چیزی بگم میخواستم بگم منم مثل توام ببین،میخواستم بگم میفهمم چته دختر:)

  • ۱۳ پسندیدم:)
  • ۷ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • جمعه ۲۹ شهریور ۹۸

    روزنوشت

     

    1

    یکی از آقایون ترم بالایی آموزشگاه بخاطر خوب بودن سطح زبانش داره کلاسای اساتید مختلف رو آبزرو میره تا کم کم تدریس شروع کنه! یه جوونه به شدت پرحرفه، ازونجایی که از تدریس من راضین این سومین نفری بود که برای دیدن روش تدریسم برای تدریس سرکلاسم اومد،کلاسای ترم اولیا هرجلسه بارها حروف تکرار میشه روزی که سر کلاس ترم اولیای من اومد برا آبزرو شاد و خوشحال

    با بچه ها تکرار میکرد و براش جالب بود وایوقتی به اخراش رسید خصوصا نیم ساعت آخر قشنگ پوکر فیس بود!

    بعد که بچه ها رفتن گفت: سرسام نمیگیری؟ من بودم میزدم شت و پتشوشن میکردم سردرد نمیشی ؟خدا بیامرزدت واقعا!:|

     

    2

    خواه ناخواه همیشه یه سری از بچه ها خیلی عزیزترن،بعضی بچه هارو میبینی نمیتونی نخندی نیشت باز نشه.البته بعضیاشونم باید بگیری از کلاس بندازی بیرون:|

    یکی ازین شاگردای بامزم ده سالشه و از بقیه 3سالی رو حداقل بچه تره. ریزه میزس سرخه صورت گرد و عینکی..

    هروقت ازش درس میپرسم نیاز داره فکر کنه انگشتشو میبره سمت دهنش به حالت فکر روی لبش

    اما وقتی کلا گیج میشه سرشو میخوارونه

    به حدی این حالاتو ریتمیک و غیر ارادی داره که نمیشه بهش نخندید واقعا 

    وقتی دستش میره رو دهنش همکلاسیاش میگن گیج شد!و وقتی میره سمت سرش همه میگن دیگه تموم بچه هنگ کرد😅😅

     

    3

    از اول راهنمایی عشق ساعت بودم هر ساعتی که ازون موقع برام خریدن دارم،اما ازونجایی که همشون ازین ساعتای ارزون بودن ته تهش 50هزار تومن همه موتوراشون ترکیدن،و همیشه بیرون میرفتم ویترین ساعت فروشیارو نگاه میکردم

    تا ابن چندوقت یه ساعت چشممو گرفت مارک کاسیو،خواستین مدلشو میگم برید سلیقمو ببینید😅

    ولی خیلی گرونه!حقوقمم بگیرم بنظرم باز200/300تومنی کم دارم از طرفی مامان همش میگه گرونه..

    و من هر مدل ساعت دیگه ای دیدم بازم همونو میخوام.تقریبا هرروز بهش فکر میکنم!😅به امید اینکه تا دوهفته دیگه بخرمش😊

     

    4

    مدرسان شریف کتاباش بهتره یا ماهان؟

     

    5

    و بعضی حرفارو که نمیشه گفت:) التماس دعا

  • ۱۲ پسندیدم:)
  • ۹ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • سه شنبه ۲۶ شهریور ۹۸

    تبعیض یعنی این!

    راستش دلم نمیخواست بگم ولی بهونه ای شد برا گفتن!

    میدونید من توی زمینه های مختلفی فعالیت دارم و با آدمای مختلفیم سرو کار دارم..

     همه میدونن من بنظر خیلیا ادم آروم و کم حرفیم.. به حدی آروم بنظر میرسم

    که آموزشگاه وقتی منو کلاسم شلوغیم و صدای تکرارمون آموزشگاه برمیداره هیچ کدوم از استادا باور نمیکنن من بوده باشم..دیدگاهی مخالف دیدگاهم بشنوم درگیر نمیشم با کسی چه بسا احترامم میزارم.مثل مسائلی چون حجاب که خیلی از دوستای صمیمیم اعتقادیم به حجاب ندارن ولی هیچوقت از کنار هم بودن معذب نشدیم! ترجیح دادن حداقل حالا که اینجوری ترلیت شدن از همنشینی با یه محجبه حس خوبی بگیرن

    فضای آرایشگاه متفاوت تره،به عبارتی تنها ادم چادری منم!همه میدونن حتی مربی که رو تایم حساسم و کاری به کسی ندارم..کلاسامو منظم میرفتم..خب هرکی از خارج گود به من نگاه میکنه میگه خوش بحالش هر کلاسی میخواد میره تامینه!ولی ندیدید در عین آرومی چه وقت ها که بهم به چشم یه جاسوس نگاه کردن،یا چه رفتارای بدی توی جمع باهام شده که اگه یه دختر نازنازی بودم خیلی وقت پیشا باید جمع میکردم میرفتم تو خونه مینشستم!وچرا این رفتارا؟

    چون چادری ام!

    آموزشگاه دومیکه رفتم مسئولش از همون اول گیرای عجیبی بهم میداد برام واقعا عجیب بود چرا این همه گیر اگر بچه ها کوچکترین چغلی میکردن طلبکار من بود که مهربون باش این درحالی بودکه میدیدم بعضی استادا جلو چشم خودم چجوری با بچه ها برخورد میکردن و البته مورد حمایتن..ازینکه چرا چهار خطا کج و کوله ان..چرا کیفت این شکلی چرا اینجور مانتویی نمیپوشی..

    چرا رنگت پریده!!!

    مزحک ترین و مزخرف ترین گیرایی که واقعابه هرکسی برمیخوره و میزاره میره..و تمام مدت من سعی کردم با سیاست برخوردکنم و تمام مدت با لبخند..در عینی که میدونستم این گیرافقط برا منه!

    توی دفتر نشسته بودیم که یکی آقایون بحث کشوند به ححاب..در کمال بیشعوری جلوی من محجبه هارو کوبوندن

    و مسئول گفت من چادریارو قبول ندارم انقدر ازین چادریا میشناسم که شمارشوندست همه است!

    عکس العمل من چی بود؟در کمال آرامش چاییمو خوردم و یه لبخند کج مسخره رو لبم بود گه کم از تمسخر هم برا اونا نداشت

    خب مطمئن شدم که تمام دق و دلی این خانم با من بخاطر چادرم بوده!

    شما شاید تجربه نکرده باشید ولی من در زمینه های مختلف تجربه کردم و دیدم خیلیا حاضرن هرکاری بکنن چادریا به جایی نرسن!خیلی وقتا توی کلاسای مربی گری یا باشگاه وقتی لباس میپوشم بعد ورزش میآمدم برق تعجب تو چشم خیلی از آدمایی که چند دقیقه پیش باهام میگفتن میخندیدن دیدم..انگار حتی اوناییم که مشکلی ندارن از دیدن یه ادم چادری توی چنین موقعیتایی تعجب میکنن!

    من خیلی ادم خاص و مذهبی نیستم.توی یه خانواده آنچنان مذهبی هم نبودم،تقریبا تمام عروسیای اقوام پدریم توی باغ مختلطه و یا اولشم نباشه کسی از دامادرو نمیگیره به جز منو مادرم و یکی دوتا از عمه هام،البته که من بابت حجاب هم هیچوقت مجبور نبودم

    اما بزارید از یه سری تبعیض های مهم تر بگم که درمورد خانماست!

    اگر یه دختر و پسر باهم در ارتباط باشن، به قصد ازدواج میدونید کی بد میشه؟دختر!حتی اگه اصرار و تلاش فراوان از طرف پسر بوده تا دختر بهش جواب داده،از نگاه همه دختر نشسته زیر پای اون پسر..

    نگید نشنیدید!تو جامعه ما تابوی هر رابطه ای دختره!رابطه از هر مدلش که باشه اونی که وجهش بدمیشه دختره!

    جامعه ما متاسفانه هنوزم یه سری محدودیت ها داره! میشناسم دخترانی که پدرشون بهشون اجازه تحصیلات دانشگاهی نداده درحالی که برادراشون تحصیلات ارشد داره!

    دخترایی که حق کارکردن ندارن،حق تنها بیرون رفتن ندارن!

    دختر از خانواده های خیلی معقول و تحصیل کرده ای حتی که خانوادشون ازشون خواسته خودشونودرست کنن که به چشم بیانتا نگاهشون کنن که شاید بپسندن؟(چقدر تلخ!)

    حتی خواستگاریامون..

    دلم میخواد از مادر یکی ازین پسرا که رفتارای چنین زشتی دارن بپرسم اخه لعنتی تو مگه خودت زن نیستی؟؟

    حتی دلم نمیخواد درمورد این قضیه حرف بزنم که حرف بسیاره

    اینی که میخوام بگم دیدگاهشو در خانواده خودمم دیدم!

    مشکلتون با سرکار رفتن خانما چیه؟

    که میگین کاش زنارو از کار بیرون میکردن این جوونای بیکار میبردن سر کار؟

    مگه نه اینکه ظرفیت این جوونای بیکار که میگید بیشتر از خانماست،مگه سهمیشون بیشتر نیست؟مگه با همه اینا باز یه خانم توی رقابت برنده میشه و داره زحمت میکشه میشه بد؟

    من بار ها سر همین حرف تو فامیل بحثمون شده میگم چطور شد فلان دختر از یه خانواده فقیر تر تونست بره تهران دانشگاه بهشتی درس بخونه پول دربیاره دست و بال فلانیارو بسته بودن که دیپلمشونم به زور گرفتن؟

    راستی چرا توی آگهی های کار خانم خوش پوش و مرتب معنیش خانمیه که خودش یه پا دکور و ویترینه برا بقیه؟

    چی توی مردای ما بوده که خانما توی مطبای زیبایی صف کشیدن؟ چه فرهنگ غلطی باعث شده دخترای ما هزار آشغال به خودشون بزنن که یه جور دیگه باشن؟چرا یه زن باید به هرقیمتی فکر این کارای زیبایی باشه که چی؟ چرا هیچ زنی این حس از شوهرش نگرفته همونجوری که هست دوست داشتنیه و نباید بترسه؟

     

     

  • ۱۴ پسندیدم:)
  • ۱۳ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • جمعه ۲۲ شهریور ۹۸

    من تو را از همه خلق جدا میدانم

     

    تاسیان،
    یعنی آن حس سنگین، آن حس خفگی...
    عظمت آن جای خالی که دم غروب سراغ آدم می آید و مثل ابر سیاه احاطه ات میکند..
    طوری که دست و دلت به هیچ کاری نمی رود و دوست داری حتی نفس نکشی..
     

     

    +منبع..نمیدونم..

     

  • ۸ پسندیدم:)
  • ۳ ديدگاه
    • بهارنارنج :)
    • پنجشنبه ۱۴ شهریور ۹۸