زنگ خونه رو زدن داداشم جواب داده
نمیتوانید در ازای هیچ,چیزی بستانید.
اما به یمن بخشش ها و ایثار های خود میتوانید صاحب عالی ترین موهبت ها باشید..
قانون توانگری(کاترین پاندار)
کارگاه زبان داشتیم که دوهفته پشت هم منهل کرده بودیم.
استاد ازدستمون عصبی بود کارد میزدی خونش نمیومد..
به یکی ازپسرا گفت یه تمرین بخونه..هیچکس انجام نداده بود
ازوناست که خودش با گوشیش میاد وهیچوقت نمیخونه
میخوند وجاخالی هارو جواب میداد
داشتم میگفتم افرین سرعت عمل که داره درلحظه جواب میده..
بعد یکی از جاخالی هارو مکث کرد!
یهو صداش اومد:
_بنال
دوباره مکث..
_ممد بنال دیگه این چی میشه
:)))
کلاس رفت رو هوا..استاد خندش گرفته بود گفتisland
_اisland?!!خاک توسرت!(روبه ممد:)))
انّ الله لا یُغیِّرُ ما بقوم حتّی یغیّرو ما بانفسهم
از کارای تکراری و همیشگیمون به نتیجه های متفاوتی نمی رسیم..
وقتی سبک زندگیتو عوض نکنی نباید انتظار نتیجه ی متفاوت و بالاتری از اونچه کسب کردی داشته باشی
گاهی حتی ما مفهوم دعا رو هم اشتباهی میفهمیم..
از خدا توقع معجزه نداشته باش..
خودش گفته تویکی که هیچ..حتی اگه یه قوم دست به دعا شن..سرنوشتشون عوض نمیشه تا خودشون تغییر کنن
+به یاد قدیما:)
الحاقیه
درباره ی من به روز شد!
دعوت شده ایم به صندلی داغ
خیلی هم عالی:دی
به من رحم نکنید بپرسید ولی به خودتون رحم کنید:دی
+هیچم تهدید نبود:))
ماآدم ها از کوه محکم تر و ازشیشه ظریف ترو شکننده ترهستیم..
آنقدر این تناقض را در زندگی دیده یا لمس کرده اید تا دونقطه خط وار به مانیتور یا صفحه مقابلتان زل نزنید..
انبوه مصیبت هایی که درزندگی میچشیم و قلبی که گاه میمانی چطور هجوم این همه درد را تاب می اآورد..
همین اآدم را ببینی گاه با یک واژه چنان میشکند که هزاربارشکسته تر از شیشه های شکسته..
همه و همه نشان این تناقض عجیب است..
ازاآن گذشته چشم سفید بودن آدمیست که اعجاب انگیزاست..
بارها مرگ را در کنارمان حس میکنیم..
بارها مقابل چشممان میبینیم در اندک ثانیه ای یک آدم که شاید تا چند دقیقه قبل
در رویای خرید فلان ماشین و مهمانی شبش یا حتی دغدغه های بی شماری که همه هرروز درگیرش هستیم بوده
و ظرف چندثانیه همه را میگذارد وخودش هم میرود اآن بالا بالا ها..
وفقط جسمی غرق خون که هر آدمی بادیدنش برای مدتی دلگیر میشود..غمگین میشود..مات میماند حتی بغض میکند
وخدا میداند اآن بالا بالاها چه خبریست..
فکرش را بکن ما اآدم ها با دیدن همه ی این ها مرگ ها رفتن ها صحنه های دردناک باز هم عصیان میکنیم وبازهم پدرسوختگی..
آخ که ما آدم ها چقدر چشم سفیدیم..
+بعد از دیدن صحنه واژگون شدن یک کامیون نوشتم..خدا بیامرزد راننده مرحوم رو
جمعیت جلو در دانشکده وایساده بودیم..همه بودیما میگفتن نریم
من:یعنی چی؟!صبحم کلاس نرفتیم!همه کلاسارو داریم لغومیکنیم این چه وضعه درس خوندنه؟!!
همه:|
یهو بارون گرفت
_شوخی کردم منکه رفتم:دی
بازم منهل شد:دی
+انقد کلاسارو منهل کردیم که میترسم پایان ترم همگی منهل شیم از دانشگاه:)))
+متن عکس بخونید کامل جالبه:دی
درد دارد همیشه دل کندن،درد دارد تمام پایان ها
گم شدن در مسیر تنهایى،گریه کردن به حال باران ها
#صنم_نافع
+بعدازچندماه انتظار بالاخره بارون بارید..
+شاید باورش سخت باشه تو اون هوای سرد از۸صبح تا۳بعدازظهر قدم زدن:)
ولی نفهمیدم چجوری گذشت..هرچی بود خوب بود خیلی..یه تسکین:)
+عکس رو هم همین دیروز گرفتیم:)
اومده بودم پست بزنم از امروزو یکی از عکسایی که امروز گرفتم بزارم وبگم به آرزوم رسیدم(بارون):دی
ولی دیدم آقاگل پست گذاشتن و دیگه الوعده وفا:دی
بنابر چالش فان کشون من دست به قلم شدم دیدم اا قلم ندارم:دی
گشتیم از برای قلم!خطی کشیدیم دیدیم اا مداد رنگی نداریم:دی
باز زیر مبل کمد و خرت و پرتارو گشتیم3رنگ مداد رنگی3 رنگ ماژیک فسفری و یک ماژیک وایت برد پیدا کردیم
و این چنین رقم خورد:دی
دلم میخواست خیلی های دیگه رو هم بکشم نشد..خدارو چه دیدید شاید در آینده کشیدم:دی
شما خونتون پورچه داره؟!!!
+قشنگ معلومه حوصلم سر رفته هیچکسم آپ نمیکنه چرت میگم:|
پ ن:نه نداهه:))))